دانشکده علوم انسانی

پایان ­نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی

(گرایش بازاریابی بین­الملل)

عنوان:

«بررسی موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها با بخش صنعت، با استفاده از الگوی بازاریابی اجتماعی»

تابستان 1391

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)



چکیده
تحقیق حاضر، در حوزۀ ارتباط صنعت و دانشگاه، به بررسی موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها و متخصصین بخش صنعت پرداخته است؛ موانع فردی موانعی است که فرد را از تعامل با دیگری باز می­دارد. بدین منظور، با استفاده از تکنیک دلفی و مدل اسمارت بازاریابی اجتماعی، موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها و متخصصین بخش صنعت، شناسایی شده و مهمترین موانع انتخاب گردیدند و راهکارهای رفع و حل آنها نیز ارائه شد.
جامعه هدف این مطالعه، به دو قسمت دانشگاهیان و متخصصین صنعت تقسیم شده و بر اساس روش­های نمونه­گیری مطالعات کیفی (نمونه­گیری ارجاعی زنجیره­ای)، نمونه­ای از این جامعه انتخاب گردید و با نظرسنجی از عناصر نمونه، موانع ارتباط فردی و همچنین راهکارهای آنها شناسایی شده و در مورد انها اجماع حاصل گردید.
پس از اجرای پنج مرحله­ای تکنیک دلفی در قالب مدل اسمارت، مهمترین موانع و راهکارهای رفع آنها، به تفکیک هر بخش (دانشگاهیان و صنعتگران) شناسایی شدند که مهمترین آنها عبارتند از:
ـ «تجربه ناکافی اعضای هیأت علمی برای شروع ارتباط با صنعت یا ادامۀ آن»؛ که راهکارهای آن شامل این موارد است: «تدوین استانداردهای تعامل و استفاده از فضای مجازی»؛ «ایجاد مراکز انتقال دانش و تکنولوژی و مراکز تحقیقاتی مشترک با صنعت در دانشگاه»؛ و «حرکت دادن دانشگاه­ها به سوی نسل سوم دانشگاه­ها».
ـ «عدم اعتماد متخصصین صنعت به اعضای هیأت علمی در ارتباط با مسائل حرفه­ای»؛ که راهکارهای آن عبارتند از: «حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف»؛ «ایجاد صندوق ارتباط دانشگاه و صنعت»؛ «انتقال تجربیات دیگر صنعتگران با استفاده از رسانه­های مختلف»؛ «اجرای سیاست­های اصل 44 قانون اساسی»؛ «حمایت و پشتیبانی دولتی از واحدهای صنعتی»؛ و «تدوین استانداردهای تعامل و استفاده از فضای مجازی».
در نهایت، آمیخته بازاریابی اجتماعی حاصل از این نتایج و استراتژی­های رفع این موانع تعیین شدند.

کلمات کلیدی: موانع فردی ارتباط دانشگاه و صنعت، ارتباط اعضای هیأت علمی با صنعت، بازاریابی اجتماعی، تکنیک دلفی، مدل اسمارت (SMART)








فهرست مطالب
ـ فصل اول:
1 ـ 1 ـ مقدمه. 2
1 ـ 2 ـ بیان مسئله. 3
1 ـ 3 ـ اهمیت و ضرورت تحقیق. 3
1 ـ 3 ـ 1 ـ فواید نظری تحقیق: 3
1 ـ 3 ـ 2 ـ فواید کاربردی تحقیق: 4
1 ـ 4 ـ هدفهای تحقیق. 5
1 ـ 4 ـ 1 ـ هدف اصلی: 5
1 ـ 4 ـ 2 ـ اهداف فرعی: 5
1 ـ 5 ـ سؤالهای تحقیق. 5
1 ـ 5 ـ 1 ـ سؤال اصلی: 5
1 ـ 5 ـ 2 ـ سؤالات فرعی: 5
1 ـ 6 ـ تعریف علمیاتی واژگان کلیدی تحقیق. 6
موانع فردی: 6
اعضای هیأت علمی: 6
متخصصین بخش صنعت: 6
ارتباط صنعت و دانشگاه: 6
بازاریابی اجتماعی: 6
1ـ 7 ـ تعریف مفهومی واژگان کلیدی 7
ارتباط صنعت و دانشگاه: 7
بازاریابی اجتماعی: 7
روش دلفی: 7
ـ فصل دوم:
2 ـ 1 ـ مقدمه. 9
2 ـ 2 ـ اهمیت همکاری دانشگاه و صنعت در توسعۀ ملی و پایدار. 11
2 ـ 3 ـ فواید عمومی دانشگاهها برای صنعت 11
2 ـ 4 ـ الگوهای پیوند صنعت و دانشگاه 11
2 ـ 5 ـ مشوقهای تعامل با صنعت 13
2 ـ 6 ـ رابطۀ میان نوع مشوق و کانال ارتباطی 14
2ـ 7 ـ موارد مؤثر بر تعاملات میان شرکت (صنعت) و دانشگاه 15
2 ـ 7 ـ 1 ـ ویژگیهای شرکت (صنعت) 15
2 ـ 7 ـ 2 ـ ویژگیهای دانشگاه 17
2 ـ 8 ـ تأثیر ویژگیهای دانشگاهیان بر میزان تمایل آنها به تعامل با صنعت 19
2 ـ 9 ـ موانع بازدارندۀ دانشگاهیان از تبادل دانش با صنعت 19
2 ـ 10 ـ موانع فردی و اجتماعی انتقال دانش. 21
2 ـ 11 ـ عوامل تأثیرگذار بر ادراک دانشگاهیان از موانع مربوطبه تبادل دانش. 22
2 ـ 12 ـ عوامل تأثیرگذار بر محققین دانشگاهی برای تعامل با صنعت 23
2 ـ 13 ـ رابطه میان شایستگی و میزان تعامل. 24
2 ـ 14 ـ دانشگاه و تجاری­سازی دانش. 24
2 ـ 15 ـ مکانیسم انتقال فنآوری از دانشگاه به صنعت 25
2 ـ 16 ـ فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت 26
2 ـ 17 ـ ارتباط متقابل دانشگاه، صنعت و دولت 27
2 ـ 17 ـ 1 ـ ضرورت برقراری ارتباط 27
2 ـ 17 ـ 2 ـ مدل سه­بخشی ارتباط دانشگاه ـ صنعت ـ دولت. 30
2 ـ 17 ـ 3 ـ کارآفرینی در دانشگاه (الزامی برای تحقق ارتباط دانشگاه ـ صنعت ـ دولت) 32
2 ـ 18 ـ مسیر توسعه ارتباطات میان صنعت و دانشگاه 33
2 ـ 18 ـ 1 ـ توسعۀ ارتباط صنعت و دانشگاه پیش از دهۀ 1990. 34
2 ـ 18 ـ 2 ـ ارتباطات موجود از اوایل دهۀ 1990. 35
2 ـ 19 ـ وضعیت ارتباط صنعت و دانشگاه در ایران. 36
2 ـ 19 ـ 1 ـ تاریخچۀ همکاری دانشگاه و صنعت در ایران. 37
2 ـ 19 ـ 2 ـ موانع و عوامل ساختاری و محیطی (اقتصادی، فرهنگی) در ارتباط دانشگاه و صنعت. 38
2 ـ 20 ـ بازاریابی اجتماعی 40
2 ـ 21 ـ فرایند برنامه­ریزی بازاریابی اجتماعی 42
2 ـ 22 ـ مدلی برای اجرای بازاریابی اجتماعی 43
2 ـ 22 ـ 1 ـ انتخاب رسانۀ ارتباطی مناسب (کانال ارتباطی) 44
2 ـ 23 ـ فراگرد تغییر. 45
2 ـ 23 ـ 1 ـ خروج از انجماد. 45
2 ـ 23 ـ 2 ـ تغییر یا تمرین رفتارهای جدید. 46
2 ـ 23 ـ 3 ـ تثبیت رفتارهای جدید. 46
2 ـ 24 ـ علل فردی مقاومت در برابر تغییر. 46
2 ـ 25 ـ سطوح تغییر رفتار. 46
2 ـ 33 ـ پیشینۀ داخلی: 48
2 ـ 34 ـ پیشینۀ خارجی: 51
جمع­بندی 58
ـ فصل سوم:
3 ـ 1 ـ مقدمه. 62
3 ـ 2 ـ مدل مفهومی 62
3 ـ 3 ـ روش­شناسی تحقیق. 62
3 ـ 3 ـ 1 ـ از نظر هدف: 62
3 ـ 3 ـ 2 ـ از نظر روش: 62
3 ـ 4 ـ ابزار گردآوری داده­ها 63
3ـ 5 ـ تکنیک دلفی 63
3 ـ 5 ـ 1 ـ روایی و پایایی دلفی 64
پایایی (اعتماد) 64
روایی (اعتبار) 64
3 ـ 6 ـ تکنیک اسمارت 65
3 ـ 7 ـ جامعۀ آماری تحقیق و روش نمونه­گیری 69
3 ـ 8 ـروش تحلیل داده­ها 69
3 ـ 9 ـ قلمرو تحقیق. 70
3 ـ 9 ـ 1 ـ قلمرو موضوعی: 70
3 ـ 9 ـ 2 ـ قلمرو مکانی: 70
3 ـ 9 ـ 3 ـ قلمرو زمانی: 70
ـ فصل چهارم:
4 ـ 1 ـ مقدمه. 72
4 ـ 2 ـ ویژگیهای جمعیت­شناختی پاسخ­دهندگان. 72
4 ـ 2 ـ 1 ـ ویژگیهای جمعیت­شناختی مربوط به اعضای هیأت علمی دانشگاهها 73
4 ـ 2 ـ 2 ـ ویژگیهای جمعیت­شناختی مربوط به مخصصین بخش صنعت. 75
4 ـ 3 ـ آمار استنباطی 78
4 ـ 3 ـ 1 ـ آزمون فریدمن 78
4 ـ 3 ـ 2 ـ تجزیه و تحلیلهای مربوط به پاسخهای اعضای هیأت علمی دانشگاهها 79
تجزیه و تحلیلهای مربوط به موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با متخصصین بخش صنعت. 79
تجزیه و تحلیلهای مربوط به راهکارهای ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با متخصصین بخش صنعت. 82
4 ـ 3 ـ 3 ـ تجزیه و تحلیلهای مربوط به پاسخهای متخصصین بخش صنعت. 87
تجزیه و تحلیلهای مربوط به موانع فردی ارتباط متخصصین بخش صنعت با اعضای هیأت علمی دانشگاهها 87
تجزیه و تحلیلهای مربوط به راهکارهای ارتباط متخصصین بخش صنعت با اعضای هیأت علمی دانشگاهها 90
ـ فصل پنجم:
5 ـ 1 ـ مقدمه. 95
5 ـ 2 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به اعضای هیأت علمی دانشگاهها 95
5 ـ 2 ـ 1 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با متخصصین بخش صنعت            95
5 ـ 2 ـ 2 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به راهکارهای ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با متخصصین بخش صنعت            101
5 ـ 3 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به پاسخهای متخصصین بخش صنعت 111
5 ـ 3 ـ 1 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به موانع فردی ارتباط متخصصین بخش صنعت با اعضای هیأت علمی دانشگاهها          111
5 ـ 3 ـ 2 ـ نتیجه­گیری و پیشنهادات مربوط به راهکارهای ارتباط متخصصین بخش صنعت با اعضای هیأت علمی دانشگاهها 117
5 ـ 4 ـ جدول تقاطعی موانع و راهکارها 123
5 ـ 5 ـ نتایج تحقیق در قالب تکنیک اسمارت (بازاریابی اجتماعی) 125
5 ـ 6 ـ بحث 134
5 ـ 7 ـ محدودیتهای تحقیق. 141
5 ـ 8 ـ پیشنهاد برای تحقیقات آینده 141







فهرست اشکال
شکل 2 ـ 1 ـ الگوی مشاوره 12
شکل 2 ـ 2 ـ الگوی قرارداد تحقیقات 12
شکل 2 ـ 3 ـ الگوی آموزش مستمر. 12
شکل 2 ـ 4 ـ الگویقراردادتحقیقاتیغیرمستقیم. 12
شکل 2 ـ 5 ـ الگوی تحقیق مشترک 13
شکل 2 ـ 6 ـ مدل ایستا 30
شکل 2 ـ 7 ـ مدل آزاد. 30
شکل 2 ـ 8 ـ مدل بخشی 31
شکل 2 ـ 9 ـ فرایند اجرایی آمیخته بازاریابی 43
شکل 2 ـ 10 ـ مقایسه سطوح مختلف تغییر از حیث میزان دشواری و زمان مورد نیاز. 47
شکل 4 ـ 1 ـ توزیع فراوانی جنسیت اعضای هیأت علمی 73
شکل 4 ـ 2 ـ توزیع فراوانی سن اعضای هیأت علمی 74
شکل 4 ـ 3 ـ توزیع فراوانی مرتبه استادی اعضای هیأت علمی 74
شکل 4 ـ 4 ـ توزیع فراوانی سابقه ارتباط با صنعت اعضای هیأت علمی 75
شکل 4 ـ 5 ـ توزیع فراوانی جنسیت متخصصین صنعت 76
شکل 4 ـ 7 ـ توزیع فراوانی سِمت متخصصین صنعت 77
شکل 4 ـ 8 ـ توزیع فراوانی سابقه ارتباط بادانشگاه متخصصین صنعت 78








فهرست جداول
جدول 2 ـ 1 ـ جدول نوع مشوق و عناصر تشکیل‏دهنده آن. 14
جدول 4 ـ 1 ـ توزیع فراوانی جنسیت اعضای هیأت علمی 73
جدول 4 ـ 2 ـ جدول توزیع فراوانی سن اعضای هیأت علمی 73
جدول 4 ـ 3 ـ جدول توزیع فراوانی مرتبه استادی اعضای هیأت علمی 74
جدول 4 ـ 4 ـ جدول توزیع فراوانی سابقه ارتباط با صنعت اعضای هیأت علمی 75
جدول 4 ـ 5 ـ جدول توزیع فراوانی جنسیت متخصصین صنعت 75
جدول 4 ـ 6 ـ جدول توزیع فراوانی سن متخصصین صنعت 76
جدول 4 ـ 8 ـ جدول توزیع فراوانی سابقه ارتباط با دانشگاه متخصصین صنعت 77
جدول 4 ـ 9 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن موانع فردی اعضای هیأت علمی 81
جدول 4 ـ 10 ـ جدول رتبه­بندی موانع فردی اعضای هیأت علمی 82
جدول 4 ـ 11 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 21. 84
جدول 4 ـ 12 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 3. 85
جدول 4 ـ 13 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 4. 85
جدول 4 ـ 14 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 28. 86
جدول 4 ـ 15 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 8. 86
جدول 4 ـ 16 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 29. 87
جدول 4 ـ 17 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن رتبه­بندی موانع متخصصین صنعت 89
جدول 4 ـ 18 ـ جدول رتبه­بندی موانع فردی متخصصین صنعت 89
جدول 4 ـ 19 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 11. 91
جدول 4 ـ 20 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 7. 92
جدول 4 ـ 21 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 14. 92
جدول 4 ـ 22 ـ جدول نتایج آزمون فریدمن راهکارهای مانع شماره 19. 93
جدول 5 ـ 1 ـ جدول رتبه­بندی موانع فردی اعضای هیأت علمی 99
جدول 5 ـ 2 ـ جدول مجموع میانگین رتبه­ای موانع فردی اعضای هیأت علمی 100
جدول 5 ـ 3 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 21. 109
جدول 5 ـ 4 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 3. 110
جدول 5 ـ 5 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 29. 111
جدول 5 ـ 6 ـ جدول رتبه­بندی موانع فردی متخصصین صنعت 115
جدول 5 ـ 7 ـ جدول مجموع میانگین رتبه­ای موانع فردی متخصصین صنعت 115
جدول 5 ـ 8 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 11. 122
جدول 5 ـ 9 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 7. 122
جدول 5 ـ 10 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 14. 123
جدول 5 ـ 11 ـ جدول رتبه­بندی راهکارهای مانع شماره 19. 123
جدول 5 ـ 12 ـ جدول تقاطعی موانع و راهکارهای مربوط به اعضای هیأت علمی 124
جدول 5 ـ 13 ـ جدول تقاطعی موانع و راهکارهای مربوط به متخصصین صنعت 125








فهرست پیوست­ها
پرسشنامه مرحله اول: 147
پرسشنامه مرحله دوم: 147
پرسشنامه مرحله سوم: 148
پرسشنامه مرحله چهارم: 152
پرسشنامه مرحله پنجم: 159






v






فصل اول
کلیات تحقیق







  • مقدمه

تجمیع دانش، و خروجی آن بعنوان محصولات، فن­آوری­های نو، و توانمندیهای مولد، در تئوری­های جدید رشد، موتور اصلی توسعۀ اقتصادی شناخته می­شوند. تجمیع دانش (یادگیری) در سطح فرد و از طریق تجربیات فردی (یادگیری تجربی، جستجو، کاوش، و تحقیقات سازماندهی شده) اتفاق می­افتد یا از طریق همکاری­های میان افراد (یادگیری از طریق مشاهده، یا یادگیری از طریق تعامل). در حالی که تجربه­گرایی فرد محور، کسب دانش را محدود به تنها یک فرد می­کند؛ همکاری­های بین فردی، نه تنها تحصیل فردی دانش را ممکن می­کند بلکه از طریق ارتباطات، تقویت دانش را نیز امکان­پذیر می­کند. تمرکز بر روی تجمیع دانش از طریق فرایندهای پویا و تعاملی تولید دانش و اشاعۀ آن، و ترویج تغییر فن­آوری، هستۀ اصلی رویکرد سیستم­های نوآور می­باشد. در این رویکرد، خواستۀ اصلی، بهبود عملکرد نوآورانه در شرکت­ها و بخش­های مرتبط به آنهاست. در همین رابطه، دانشگاه­ها بعنوان تولیدکنندگان دانش، می توانند نقش مهمی ایفا کرده و با بخش صنعت، مشارکت داشته باشند (اسکارتینگر[1] و دیگران، 2001، ص. 256ـ 255).
در این میان، مسئله­ای که ذهن محقق را به خود مشغول داشته است جزئی از مسئله کلی ارتباط صنعت و دانشگاه می­باشد. این ارتباطات ابعاد مختلفی دارند که یک جزء آن، شخصی و فردی، و نیّات و انگیزه­هایی است که هر کدام از این بخش­ها به نوبه خود دارند. این بخش­ها همان اعضای دانشگاهی (هیأت علمی و دانشجویان) و اعضای صنعتی (متخصصین و مسئولین فعال در صنعت) هستند. از میان این افراد نیز اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها و متخصصین و کارشناسان فعال در صنعت انتخاب شدند. با انتخاب این بخش بعنوان جامعه تحقیق، محقق در صدد است تا موانعی که در سطح فردی وجود داشته و از برقراری ارتباط با بخش دیگر، ممانعت به عمل می­آورد را شناسایی کرده و بهترین راهکارها را برای مرتفع کردن آنها شناسایی نماید.
برای نیل به این هدف، در این فصل، برای آشنایی با کلیات تحقیق و موضوع مورد بررسی در آن، مروری اجمالی بر بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه­های تحقیق، و تعریف عملیاتی واژگان کلیدی آن خواهد شد و در فصول بعدی، توضیحات مبسوط­تری ارائه خواهد گردید.

  • بیان مسئله

توسعۀ صنعتی و پایدار در هر کشور منوط به ایجاد زیرساخت­های علمی، پژوهشی و صنعتی است و بارزترین شاخص توسعه­یافتگی هر کشور، پژوهش­های علمی و عملی و قابلیت­های فناوری آن کشور است. در این میان، دانشگاه به عنوان یک منبع دانش و یک کانون برای انجام تحقیقات علمی و کاربردی، نقش بسیار مهمی دارد. از طرفی صنعت نیز نقش کلیدی در توسعۀ اقتصادی و ارزش افزوده در یک کشور دارد (حق شناس فرد و زیودار، 1389)
پژوهش­های دانشگاهی، نقش مهمی در توسعۀ محصول، ابداعات و اختراعات صنعتی دارند. بر اساس پژوهش­هایی ارتباط صنعت و دانشگاه، کارایی تحقیقات دانشگاهی را افزایش می­دهد (وولگار[2]، 2007).
اگرچه ارتباط دانشگاه و صنعت، یک موضوع مهم در حیطۀ خط مشی علم و جامعه­شناسی علم است ولی مطالعات کمی روی مکانیسم ارتباط این دو بخش، انجام شده است. برخی از آنها این ارتباطات را در قالب مطالعات موردی بررسی نموده­اند و برخی در قالب بهینه کردن فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت (مِیِرـ کرامِر و اِسک­مُک[3]، 1998).
به همین روی، این تحقیق، در همان مسیر بررسی ارتباط این دو بخش مهم جامعه یعنی اعضای هیأت علمی دانشگاه و متخصصین بخش صنعت، به دنبال پاسخ به این سؤال است که «موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها با متخصصین بخش صنعت، کدام است؟» تا با شناسایی این موانع، بتواند راهکارهایی را با استفاده از الگوی بازاریابی اجتماعی، ارائه دهد. به همین منظور، محقق، ابتدا با شناسایی نیازها و خواسته­های این دو بخش، شناختی از هر یک پیدا نموده سپس موانع فردی را با کمک صاحب­نظران، شناسایی می­نماید. در ادامه با اولویت­بندی این موانع، میزان اهمیت هر یک را تعیین کرده و اقدام به طراحی استراتژی برای رفع آنها می­کند. طی این مراحل، علاوه بر نظرات صاحب­نظران، با استفاده از ادبیات تحقیق نیز اقدام به اغنای گزاره­ها (هم در مورد موانع فردی و هم در مورد راهکارهای و استراتژی­ها) خواهد شد. در نهایت با استفادۀ دوباره از صاحب­نظران، میزان احتمال موفقیت هر یک از استراتژی­های بدست آمده، تعیین می­شود.

  • اهمیت و ضرورت تحقیق

    • فواید نظری تحقیق:
  • توسعۀ صنعتی و پایدار در هر کشور منوط به ایجاد زیرساخت­های علمی، پژوهشی و صنعتی است و بارزترین شاخص توسعه­یافتگی هر کشور، پژوهش­های علمی و عملی و قابلیت­های فناوری آن کشور است که در این میان، دانشگاه بسیار مهم است.
  • پژوهش­های دانشگاهی، نقش مهمی در توسعۀ محصول، ابداعات و اختراعات صنعتی دارند. بر اساس پژوهش­هایی ارتباط صنعت و دانشگاه، کارایی تحقیقات دانشگاهی را افزایش می­دهد.
  • آسیب­شناسی مبانی ارتباط دانشگاه و صنعت و تلاش برای رفع موانع موجود، دارایاهمیت است.
  • در صورت وجود رابطه بین این دو بخش جامعه، با افزایش تحقیقات دانشگاهی، بخش تحقیق و توسعۀ صنعت نیز فعال­تر می­شود؛ بنابراین اگر در سیستمی (کشوری)، تحقیقات دانشگاهی افزایش یابد، نوآوری در سیستم، هم از طریق تحقیق و توسعه (در صنعت) و هم بوسیلۀ افزایش بهره­وری در سیستم، افزایش می­یابد.
  • طبق تئوری ارتباط متقابل دانشگاه ـ صنعت ـ دولت، تعامل این سه بخش، اصلی است برای بهبود شرایط نوآوری در جامعۀ دانش­بنیان. صنعت، در این ارتباط، محلی برای تولید است؛ دولت، در جایگاهی برای تضمین تعاملات و مراودات پایا و باثبات، فعالیت می­کند؛ و دانشگاه به عنوان منبع دانش و فن­آوری جدید، و تولیدکنندۀ اقتصاد دانش­بنیان در حال فعالیت است.
  • با انجام این تحقیق، عرصۀ مطالعۀ موانع ارتباط صنعت و دانشگاه، گسترش یافته و موانع فردی نیز بعنوان بخشی از موانع، وارد این ادبیات می­شود.

    • فواید کاربردی تحقیق:
  • بسیاری از موانع موجود در ارتباط این دو حوزه، مربوط است به بعد فردی استادان دانشگاه و کارشناسان صنعت؛ که از آنجمله می­توان به این موارد اشاره کرد که به ترتیب، دارای بیشترین اولویت هستند: «عدم شناخت دانشگاه از نیازها و اولویت­های بخش صنعت»، «ناکافی بودن سهم استادان از درآمدهای حاصل از تجاری­سازی دانش»، «انتظارات غیر واقع­بینانۀ استادان یا مدیران دانشگاه، در مورد ارزش فناوری­های خود»، «شیوع ذهنیت غیر انتفاعی بودن دانشگاه­ها و لزوم انتشار نتایج پژوهش­های آن»، «انگیزه­های متفاوت فعالان صنعت و دانشگاهیان»، «فرهنگ متفاوت فعالان صنعت و دانشگاهیان» و بنابراین از طریق بررسی این ارتباطات فردی، می­توان موانع موجود را شناسایی نموده و میزان اهمیت هر یک را بدست آورد و سپس برای موانع یافته شده، راه­کارهایی را ارائه داد تا بتوان، رفتارهای نامناسب را که مانع ایجاد این ارتباط می­شوند یا از استمرار آن جلوگیری می­کنند برطرف نمود.
  • در این تحقیق، از ابزار بازاریابی اجتماعی، به منظور ترغیب طرفین به برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده خواهد شد که با این کار، دامنۀ کاربرد این ابزار که در گذشته، بیشتر در حیطۀ بهداشت عمومی و تغییر رفتار نامناسب بهداشتی با رفتار مناسب بود گسترش می­یابد.
  • با اجرایی شدن فاز نهایی بازاریابی اجتماعی[4] و گسترش ارتباطات میان اعضای هیأت علمی و متخصصین بخش صنعت، تعاملات، رو به رشد خواهند گذارد و در این میان، مشکلات علمی مربوط به بخش صنعت، توسط دانشگاهیان حل شده و مشکل اشتغال در بخش دانشگاه نیز حل خواهد شد چراکه تعاملات استادان دانشگاه با بخش صنعت، علاوه بر اشتغال خود آنها در این بخش، اشتغال دانش­آموختگان را نیز در پی خواهد داشت.
  • با انجام این تحقیق، اولویت هر یک از موانع فردی تعیین شده و می­تواند ملاک عمل برای طراحی استراتژی­هایی در جهت رفع تک­تک آنها قرار گیرد.

    • هدف­های تحقیق

      • هدف اصلی:
    • شناسایی موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت

      • اهداف فرعی:
    • اولویت­بندی موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت؛
    • تدوین استراتژی­های بازاریابی اجتماعی برای رفع موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت؛
    • اولویت­بندی استراتژی­ها و راهکارهای تدوین شده برای رفع موانع
      فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت.

      • سؤال­های تحقیق

        • سؤال اصلی:
      • موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت کدام است؟

        • سؤالات فرعی:
      • اولویت­بندی موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت چگونه است؟
      • استراتژی­های بازاریابی اجتماعی برای رفع موانع فردی در ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت کدام است؟
      • اولویت­بندی استراتژی­ها و راهکارها برای رفع موانع فردی در ارتباطاعضای هیأت علمی دانشگاه­ها (استادان) و متخصصین بخش صنعت چگونه است؟

[1]– Schartinger
[2]– Woolgar
[3]– Meyer-Krahmer & Schmoch
[4]ـ لازم به تذکر است که در این تحقیق، این فاز به دلیل وجود محدودیت­های زمانی و هزینه­ای اجرا نشده و در عوض، اقدام به نظرسنجی در مورد میزان موفقیت استراتژی­های تولیدی آن می­شود.

تعداد صفحه :183



موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1399-01-16] [ 11:19:00 ب.ظ ]