پایان نامه بررسی موانع و راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان در مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس | ... | |
دانشگاه آزاد اسلامیبرای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود (در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است) تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده.1 فصل اول : کلیات تحقیق 1-1- مقدمه3 1-2- بیان مسئله.3 1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق.9 1-4-اهداف تحقیق12 1-4-1- اهدف اصلی تحقیق12 1-4-2- اهداف فرعی تحقیق.12 1-5- سوالات پژوهشی.13 1-5-1- سوال پژوهشی اصلی.13 1-5-2- سوالهای فرعی تحقیق13 1-6- مفاهیم و واژههای عملیاتی.14 فصل دوم : مروری بر تحقیقات انجام شده(ادبیات و مستندات ، چارچوب ها و مبانی ، سابقه و پیشینه تحقیق) بخش اول : مفاهیم و تعاریف نظری.16 2-1- مفاهیم و تعاریف مدیریتی16 بخش دوم: مدیریت عملکرد17 2-2- مقدمه17 2-3- تعریف مدیریت عملکرد18 2-3-1- مفهوم عملکرد18 2-3-2- هدف مدیریت عملکرد.18 2-3-3- مدیریت عملکرد نه ارزیابی عملکرد.19 بخش سوم : مراحل مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه19 2-4- مقدمه.19 2-5- مراحل «مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه».20 2-5-1- مراحل ششگانهی مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه.20 بخش چهارم: تعیین نقشها و مأموریت ها21 2-6- مقدمه21 2-7- ماموریت اصلی.22 بخش پنجم : تعیین اقدامات و نتایج مورد انتظار و شناخت شاخصها.22 2-8- مقدمه.22 2-9- اقدامات و نتایج مورد انتظار چه هستند؟.22 2-9-1- اصل اقدامات حساس.23 2-9-2- تعیین اولویت ها در اقدامات و نتایج مورد انتظار 23 2-9-3- شاخص ها چه هستند؟24 2-9-4- چرا از شاخص استفاده میکنیم؟.26 2-9-5- نمونههایی از شاخص ها .26 2-9-6- چگونگی تعیین و مشخص نمودن شاخص ها26 بخش ششم : هدفگذاری.27 2-10- مقدمه27 2-11- تعریف هدف28 2-12- نظریه مسیر- هدف29 2-13- انگیزش و تعیین هدف.29 2-14- اهداف و مقاصد هوشیارانه.29 بخش هفتم: چرا باید برنامهریزی انجام دهیم؟.30 2-15- مقدمه30 2-16- تعریف برنامهریزی .30 2-16-1- اهمیت برنامهریزی .31 2-17- برنامه چیست؟31 بخش هشتم: ایجاد مکانیسمهای کنترل31 2-18- مقدمه.31 2-19- تعاریف.32 2-19-1- فرآیند کنترل32 2-19-1-1- تعیین استاندارد یا ضابطه برای کنترل.32 2-19-1-2- سنجش عملکرد در برابر استانداردها33 2-19-1-3- تشخیص انحرافات و تحلیل علل آنها.33 2-19-1-4- اقدامات اصلاحی34 2-19-2- عوامل موثر در کنترل.34 بخش نهم: ارتباطات34 2-20- مقدمه.34 2-21- اهمیت ارتباطات 35 2-21-1- روش های ایجاد ارتباطات موثر مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه 35 بخش دهم: مشارکت36 2-22- مقدمه.36 2-23- مفهوم مشارکت .36 2-23-1- مبانی فکری مشارکت38 2-23-2- سبکهای مختلف مدیریتی38 2-23-3- نظام مدیریت مشارکتی43 2-23-4- اهداف نظام مدیریت مشارکتی43 2-23-4-1- کاهش ضایعات و بهبود کیفیت از طریق.43 2-23-4-2- تعارض شغلی44 2-23-4-3- مسئولیت44 2-23-4-4- روابط با مافوق45 2-23-4-5- روابط با زیردستان45 2-23-4-6- روابط با همکاران45 2-23-4-7- عدم امنیت شغلی.45 2-23-5- انواع مشارکت.46 2-23-6- پیششرطهای لازم برای مشارکت کارکنان.46 2-23-7- فوائد مشارکت کارکنان47 2-23-8- مزایای مشارکت48 2-23-9- برنامههای مشارکت در سازمان.49 2-23-10- رابطه برنامههای مشارکت کارمندی و تئوری های انگیزشی.52 2-23-11- موانع مشارکت52 2-23-12- نظام پیشنهادات54 2-23-13- اهداف اجرائی نظام پیشنهادها.55 2-23-14- ارکان تشکیلاتی و اجرایی نظام پیشنهادات.56 2-23-15- شرایط ارائه پیشنهاد.57 2-23-16- گروههای مشارکت کارکنان و تیمهای کاری.58 2-23-17- تیمهای کاری59 بخش یازدهم: پیشینه تحقیق61 2-24- تحقیقات انجام گرفته.61 بخش دوازدهم: پیشینه سازمان.64 2-25- پیشینه سازمان.64 فصل سوم : روش اجرای تحقیق 3-1- مقدمه67 3-2- روش تحقیق.67 3-3- جامعه آماری.70 3-4- روش نمونه گیری .70 3-5- حجم نمونه72 3-6-ابزار اندازه گیری72 3-7- روش های آماری.72 فصل چهارم : تجزیه و تحلیل و بیان نتایج حاصل از تحقیق 4-1- مقدمه74 فصل پنجم : بحث و تفسیر و نتیجه گیری و جمع بندی 5-1- مقدمه.84 5-2-بحث.84 5-3- نتیجهگیری.86 5-4- محدودیت های تحقیق88 5-5-پیشنهادات.88 5-5-1- پیشنهادات کاربردی88 5-5-2-پیشنهادات پژوهشی89 منابع منابع فارسی91 منابع غیر فارسی94 پیوست چکیده انگلیسی 98 چکیده : مدیریت امروز جامعه ما در همه بخشها باید در جستجوی تدابیر و راهحل هائی باشد که تحقق هدفها رابه بهترین وجه ممکن سازد و مدیریت بر مبنای هدف یکی از طرقی است که این مهم را عملی میسازد. هدف از این مطالعه بررسی موانع و راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان در مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس بود. روش پژوهش حاضرازنوع مطالعه کیفی وبه روش دلفی انجام پذیرفت.جامعه اماری شامل مدیران، مسئولین واحدها،کارشناسان ستادی،مسئولین مراکز بهداشتی ودرمانی شهری بودند.برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای وتصادفی استفاده گردیدونمونه 30 نفری برای پژوهش انتخاب گردید.برای جمع آوری داده هااز پرسشنامه محقق ساخته که در گام اول بدون ساختار در گام دوم نیمه ساختار ودر مرحله نهایی ساختارمند بوداستفاده شدونتایج نشان دادکه برقرار بودن رابطه به جای ضابطه به عنوان اولویت اول و عدم پایش به موقع و مناسب عملکرد کارکنان و ایجاد تفاوت بین کارکنان فعال وغیرفعال به عنوان اولویت دهم موانع اجرای مدیریت مبتنی بر هدف شناسایی گردیدو بکارگیری مدیران مجرب و متعهد در اولویت اول و وجود کارکنان علمی و توانمند در اولویت دهم راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف قرار گرفت.همچنین یافته ها نشان دادند که مهمترین چالشها موانع انسانی است که با یافته های دمینگ (1940)وویل راجر(2006)،دافن فورمن (2007)وحامد هاشمی، سعیده پور امین زاد(1390)همخوانی داشت. کلمات کلیدی: مدیریت مبتنی بر هدف، عملکرد کارکنان کلیات تحقیق مشورت و شور، نظرجوئی و رایزنی در فرهنگ غنی اسلامی و تاریخ کهن ایرانی جایگاهی بس والا و رفیع دارد وبه مدد بکارگیری این شیوه درمدیریت وتصمیمگیری است که میتوان به طریق صواب در انجام امور دست یافت واز میان راههای مختلف راه اصلح را برگزید.با یاری جستن از شورومشورت است که مخاطرات تصمیمگیری کاهش یافته،ضمانت اجرایی تصمیمات متخذه بیشتر شده، دامنه بصیرت وآگاهی مشورت کننده گستردهتر گردیده و روحیه کاری تقویت میگردد. یکی از وظایف مدیریت پرورش نیروی کار موفق است؛ نیروی کاری که زاینده، خلاق و متعهد به اهداف سازمان باشد. بیشتر مدیران بر این باورند که هدایت کردن نیروی کاری به سمت عملکرد عالی بسیار دشوار است و برای این مساله راهحل ساده و قابل تعمیمی وجود ندارد. پرورش نیروی کاری موفق، به حل تضاد بنیادینی بستگی دارد که به طور مکرر میان آنچه برای کارآمد شدن کار و آنچه برای مولدتر کردن کارکنان مورد نیاز است، رخ میدهد. در واقع هر چه انعطاف در یک شغل از جنبه یادگیری، گرفتن بازخورد، ارتباط بین کارکنان، مشارکت کارکنان در برنامهریزیها در راستای اهداف و همچنین اصل خود کنترلی کارکنان بیشتر باشد، رضایت بیشتری حاصل می شود. بنابراین، مقتضیات کار زاینده با نیازهای افرادی که کار را انجام میدهند، در جهت به حداکثر رساندن زایندگی، باید متوازن شود تا موجب بارور کردن نیروی کاری در سازمان گردد. 1-2- بیان مسئله توانایی مدیریت بر منطبق کردن و سازگار نمودن سازمان با شرایط جدید در محیط به ترتیبی که این شرایط و عوامل به نفع سازمان عمل کند به شیوه ی مدیریت و یافتن راه حل های جدید بستگی دارد .در شرایط متغیر و متحول تنها ادامه ی راه گذشته بر اساس تجارب پیشین کافی نخواهد بود و دوام و حیات سازمان به فکر و عقیده ی تازه و خلاق نیاز خواهد داشت .در واقع قوه ی خلاقه ی موجود در یک سازمان یکی از با ارزش ترین سرمایه های آن سازمان است که توسط مدیریت سازمان بارور میشود .(عالی،1379) سرعت تحولات و نیاز اساسی به استفاده از اندیشه های کارکنان در اثر بخش نمودن مدیریت ها و کارآمد کردن فعالیت های سازمان ها ،مهمترین ویژگی نظام اداری است و کارکنان هر سازمان به دلیل داشتن نظریات،افکار و خلاقیت ها با ارزش ترین سرمایه به حساب می آیند،به همین دلیل می توان گفت:یکی از سبک هایی که می تواند به این سرمایه ی با ارزش ،متناسب با خصوصیات و روحیات آن هویت انسانی و دور شدن از هویت ابزاری انسان ها در سازمان گام بر می دارد و به فعال سازی اندیشه ها ی آن ها برای تحقق کار آمد تر اهداف سازمان کمک می کند. ارزش واقعی اندیشه ها ،مشارکت دادن آن ها در تصمیم گیری های مربوط به امور سازمان است .(هاشمی،1383) برای ایجاد و تشویق عملکرد مناسب در سازمان و همچنین کمک به پرورش توانایی های افراد در سازمان ها چندین متغیر سازمانی تاثیر گذارند که می توان آن ها را به سه دسته متغیر های ساختاری،انسانی و فرهنگی تقسیم بندی نمود. (زکی،1380) در میان این متغیرها، متغیر انسانی از جمله مدیران و سبک مدیریتشان در بهبود عملکرد و پیشرفت سازمان دارای تاثیر بسزایی است. طبق یک تقسیم بندی کلی سبکهای مدیریتی به دو نوع مشارکتی و سنتی تقسیم می شوند. سبک مدیریت مشارکتی سبکی است که در آن به زیر دستان تفویز اختیار می شود. مدیر زیردستان را به شرکت در تصمیم گیریها دعوت می کند و در اتخاذ تصمیمات نظر کارکنان را جویا میشود.در سبک مدیریت مشارکتی ارتباطات بین مدیر و کارکنان به صورت متقابل و دو طرفه است و ساختار سلسله مراتبی سازمانها در این سبک جایگاهی ندارد. از دیگر خصوصیات این سبک آن است که روابط صمیمانه و دوستانه بین مدیر و اعضا برقرار است و مدیر رابطه مدار است و نظارت و کنترل به صورت خود کنترلی توسط کارکنان صورت می گیرد، در نقطه مقابل سبک مدیریت مشارکتی، سبک مدیریت سنتی قرار دارد. سبک مدیریت سنتی سبکی است که در آن تمرکز اختیارات در دست مدیر است، مدیر به تنهایی تصمیم گیری می کند و در اتخاذ تصمیمات نظر کارکنان را جویا نمی شود. در سبک مدیریت سنتی روابط بین مدیر و کارکنان به صورت یک طرفه، از بالا به پایین ، رییس -مرووسی و رسمی است و ساختار سلسله مراتبی بر روابط حاکم است.در این سبک مدیر به صورت وظیفه مدار است و بیشتر به وظایف واهداف سازمان توجه می شود تا نیازهای کارکنان و کارها طبق مقررات و دستور العملها انجام می گیرد. از دیگر خصوصیات سبک مدیریت سنتی این است که کنترل و نظارت به صورت مستقیم و توسط مدیر انجام می شود. نظام دانشگاه علوم پزشکی در ایران به دلیل ساختار متمرکز خود باعث شده که تصمیم گیریها در سطوح بالای سازمان و کمترین مشارکت سایر افراد سازمان انجام پذیرد، و این موجب شده که مقدار خلاقیت و نوی آوری و ایده های جدید افراد که به منظور پیشرفت و بهره وری هرچه بیشتر سازمان لازم است کاهش یابدو سازمان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان (مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس) چون زیر مجموعه ای از دانشگاه علوم پزشکی کل کشور است ، همان خصوصیات و معایب خاص نظام دانشگاه علوم پزشکی کل کشور را داراست. مرکز بهداشت از جمله مراکزی است که عملکرد آن، علاوه بر تاثیراتی که بر رضایت و نارضایتی استفاده کنندگان از خدمات آن دارد در صورت عملکرد نادرست کارکنان این بخش دولتی نتایج حاصله تنها به این مرکز محدود نمی شود بلکه آثار آن به سرعت می تواند به سطح جامعه تسری یافته و وضعیت بهداشت، سلامت و نظایر آن را تحت الشعاع قرار دهد. از اینرو بررسی موانع و راهبردهای بهبود بهره وری در این مرکز و توسعه دیدگاههایی که می تواند از سوی سازمانهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد، مورد اهمیت می باشد. از طرفی وظایف و نقش های فرد فرد کارکنان این مرکز اهمیت بیشتری یافته و نقش نظام مشارکتی و مدیریت مبتنی بر هدف را بیش از پیش دو چندان می سازد که خود یکی از روش های ارزیابی عملکرد کارکنان به شمار رفته و می تواند بر بهبود عملکرد کارکنان نقش به سزایی ایفا نماید. یکی از وظایف مهم مدیران در سازمان ها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان خود و فراهم کردن زمینه های رشد و شکوفایی آنان است که زمینه تحقق هدف مهم و اساسی یعنی ارتقاء بهره وری را فراهم می کند. به بیان دیگر شناخت مسائل انگیزشی کارکنان جهت بهبود عملکرد و افزایش بهره وری سازمان بسیار حائز اهمیت است. از آنجایی که توانایی ها و انگیزش افراد یک سازمان ممکن است با هم تفاوت داشته باشد، رویکرد ارزشیابی از عملکرد در رسیدن به هدف نهایی که همان بهره وری سازمان است کمک می کند. رویکرد مدیریت بر مبنای هدف چنان فرض می کند که فرد عملکرد موثرتری خواهد داشت چرا که او اهدافش را برنامه ریزی کرده و توانسته رفتارش را کنترل کند. مدیریت بر مبنای هدف مدیریتی است که توسط پیتر دراکر ارائه شده تا با استفاده از اهداف سازمان افراد را تحریک و بدین وسیله در آنها انگیزش ایجاد کند. در اجرای مدیریت بر مبنای هدف توجه بر چند نکته ضرورت دارد: – اهداف باید به صورت دقیق تعیین شود. – اهداف لزوماً به وسیله مدیریت یا ریاست تعیین نمی شود بلکه اهداف مشارکتی جایگزین اهداف تحمیلی می شود. -هر هدف باید در یک دوره زمانی معین تعیین شود. – افراد در طول اجرای برنامه و به صورت مرتب از میزان پیشرفت کار خود آگاهی می یابند به عبارتی از عملکرد کار خود باز خورد می گیرند. صاحب نظران و محققان متعددی از جمله کن بلانچارد و مایکل آکانر معتقدند که عملکرد موضعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیل های سازمانی است و مشکل بتوان سازمانی را تصور کردکه مشمول اندازه گیری عملکرد نباشد. مدیریت مبتنی بر هدف نظام سازمان را هدفمند کرده و فضای رقابت، خلاقیت و ایجاد انگیزه بین کارکنان را افزایش می دهد که این افزایش نه تنها به طور جزء به فرد فرد کارکنان در ارائه هر چه بهتر وظایفشان کمک می کند بلکه اهداف نهایی سازمان را که همان بهره وری است تعالی می بخشد.( اوکانر، 1939) مدیر یا رهبر در اجرای چنین نقشی با زیر دستان خود ارتباط برقرار کرده و همچون گذشته خود را به عنوان قاضی یا دادستان به آنها تحمیل نمی کند. فراتر اینکه فرد تشویق و ترغیب می شود برای برنامه ریزی و ارزیابی نقشی که خود در راه تامین هدف های سازمانی ایفا می کند، مسئولیت های بیشتری را بعهده بگیرد که در نتیجه به فرصتهای مناسبی دست می یابد که بتواند نیازهای خود شکوفایی خویش را ارضا کند. (پارسائیان 1380 ص 338) با استناد به پژوهش انجام شده (ریموند استون، 1998) هدفگذاری موثر برنامه ها می تواند ابزار قدرتمندی برای افزایش انگیزه کارکنان و عملکرد آنان باشدو این نتیجه زمانی حاصل می شود که مدیریت مبتنی بر هدف واقعی باشد. مهمترین مزیت ارزیابی زیر دستان را می توان توانایی آنها برای شناخت مهارت های ایجاد ارتباط توسط سرپرستان، تمایلات عمومی موجود در کارکنان، و توان تامین منابع مورد نیاز ذکر کرد. یکی از معایب این روش آن است که بسیاری از کارکنان این نوع ارزیابی را فرصتی برای کسب امتیاز و برخی نیاز فرصتی برای جبران بی عدالتی های گذشته می دانند ( سیدجوادین 1381 ص 539) جلب نظر افراد و مشارکت دادن آنها در تعیین اهداف و برنامه و خط مشی ها روحیه ی افراد را تقویت می کند و آنان را به اجرای برنامه ها و تحقق اهداف متعهد می سازد. عالی ترین شکل مدیریت مشارکت جویانه، مدیریت مبتنی بر هدف است. (مدنی، 1385) در این زمینه تحقیقات متعددی انجام شده اما نتابج تحقیقات به این سوال پاسخ نداده است که اگر مشارکت تحت عنوان مدیریت مبتنی بر هدف دارای تاثیرات مثبتی بر بهبود بهره وری فردی و سازماندهی است چرا در عمل رواج چنین دیدگاهی در سازماندهی کارکنان بخش دولتی حتی در تعریف و ارزیابی بهره وری کمتر مشاهده می شود چنین می توان گفت که توسعه نظام مشارکتی حتی در کشورهای اروپایی و ایالت متحده نیز به عنوان یک راهکار جامع مورد قبول مدیران اجرایی برای افزایش بهره وری به حساب نمی آید. مشارکت می تواند توسعه عملکردی بلند مدت را در سازمان موجب شده و به بهبود عملکرد بهره وری منجر شود. به بیان ساده شاید بتوان گفت به دلیل اینکه تاثیر مشارکت کارکنان بر بهره وری تاثیری است که دارای بعد زمانی یا دوره زمانی طولانی تری نسبت به چرخه حیات پاسخگویی یک مدیر دولتی است بنابراین مدیران و محققان نسبت به بررسی آن در مقایسه با سایر عوامل موثر بهره وری علاقه کمتری نشان می دهند. اجرای مدیریت بر مبنای هدف بسیار آرمان گرایانه و به جاست چرا که این برنامه ممکن است برای تمام موقعییت ها و تمام افراد قابل اجرا نباشد و حتی زمانی که قابل استفاده هستند ممکن است گفته شود سخت و دشوار می باشند در این راستا موانع و چالشهایی فرا روی چنین مدیریتی وجود دارد که می توان به این موارد اشاره نمود: – بی اعتمادی سیستم – بروز ریاکاری در اجرا – تنفر از برنامه های اجباری – مقاومت در برابر تشریفات اداری و مباحثه – تمرکز بسیار کم – ناتوانی در اندازه گیری اهداف برای رفع موانع مذکور را هکارهایی طبق تحقیقات انجام شده می توان ارایه داد که عبارتند از: -تثبیت یک رابطه ی متقابل مبتنی بر اعتماد بین زیر دستان و مدیران – ایجاد انگیزه و حس مسئولیت پذیری در کارکنان – تبدیل اهداف سازمان به اهداف کارکنان جهت دستیابی به اهداف – در نظر گرفتن نقش کلیدی کارکنان در اجرای تصمیمات – رفع موانع انطباق اهداف با اختیارات و امکانات – ارج نهادن به ارزشهای انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط هستند – ایجاد رقابت در افراد برای تحقق اهداف کلی – احترام به کارکنان زیردست و بالا بردن اعتماد به نفس انها در ارایه دیدگاهایشان – توسعه منابع انسانی در جهت ایفای نقش انان و مرتفع ساختن موانع چالش بر انگیز – نظام تشویق از سوی مدیران با توجه به آنچه گفته شد این نکته نیز قابل ذکر است که گستردگی سازمان و فعالییت های آن با چالشهای چه بسا بیشتری روبروست. از اینرو دانشگاه علوم پزشکی با توجه به ادارات تابعه به عنوان یکی از سازمانهای بزرگ جامعه از این قاعده مستثنی نیست که یکی از سازمانهای زیر مجموعه آن مرکز بهداشت شهرستان است که در امور بهداشتی و درمانی فعالیت می کند. در صورتی که مدیریت مشارکتی اجرا شود. بهبود هرچه بهتر شاخصهای بهداشتی و درمانی را در کارنامه خود ثبت می نماید. خلا موجود در پزوهشهای انجام شده عدم بررسی موانع و راهکارهای مدیریت بر مبنای هدف در دانشگاههای علوم پزشکی و زیر مجموعه های آن است. این پژوهش تلاش می کند راهبردهای مناسب برای بهبود عملکرد کارکنان و افزایش کیفی فعالیت آنها در سازمان بیابد از اینرو مطالعه حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال می باشد که مهمترین موانع و راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان کدامند. 1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق در عصر کنونی که دوران پرتحرک بازسازی را شاهدیم نیاز به سرعت و صحت در انجام امور و افزایش بازدهی بیش از پیش محسوس بوده و مدیران سازمانها به ویژه در بخش دولتی بایند بکوشند تا هرچه بیشتر خود را به فنونی مجهز سازند که در پیشبرد اهداف یاریشان داده و روند بازسازی و نو سازی در میهن اسلامیمان را افزایش دهد. مدیریت امروزه جامعه ما در همه بخشها باید در جستجوی تدابیر و راه حل هایی باشد که تحقق اهدهف را به بهترین وجه ممکن سازدو ” مدیریت مبتنی بر هدف” یکی از طرقی است که این مهم را عملی می سازد. به کمک این فن و شیوه کار می توان با بهره جویی از نظرات کارکنان باز دهی را فزونی بخشید و سازمانی اثر بخش و کارآمد به وجود آورد. مدیریت بر مبنای هدف فرایندی است که از طریق آن مدیران سطوح بالا و پایین سازمان مشترکا اهداف را مشخص می سازند و حدود مسئولیت ها و وظایف هر فرد را با در نظر گرفتن نتایج مورد انتظار تعیین می کنند و تمامی این عوامل برای اداره واحد و ارزشیابی فعالیت های افراد است. در این مدیریت ابتدا اهداف کل سازمان، اهداف واحد و اولویتهای اهداف با در نظر گرفتن نتایج مورد انتظار از آنها مشخص می شوند( زمان و هزینه در اهداف قید می شود). سپس طرح عملیاتی برای نیل به نتایج مورد انتظار تنظیم شده و در آن تخصیص منابع از نظر نیروی انسانی، وسایل و پول صورت می پذیرد.در این مدیریت مکانیسم کنترل برای آگاهی از میزان پیشرفت امور ، و ارزیابی نتایج مورد انتظار در رابطه با اثر بخشی، کارایی و جنبه های اقتصادی فعالییت از اهمییت بسیار بر خوردار بوده و مدیران را در انجام اقدامات اصلاحی به موقع برای بهبود یا تغییر اهداف کمک می کند. ارتباطات نیز در تمامی این مراحل نقش عمده ای را در کا رایی مدیریت ایفا می کند. هر فردی مایل است در کار خود قبول مسئولیت کند و در تحقق اهداف سازمان از طریق مدیریت مشارکت جویانه خود را متعهد احساس کنند. این نظریه در سیستم مدیریت بر مبنای هدف تاثیر گذاشته و جنبه هایی از آن که مبتنی بر کنترل فرد به وسیله خود فرد در انجام فعالیت ها می باشد، متاثر از این نظریه است. (مک گریگور ،1960) نظرات هامیل در توسعه این سیستم از مدیریت نقش مهمی داشته است. او معتقد به دو جنبه در این سیستم بوده است : یک جنبه فنی و دیگری جنبه انسانی، به نظر او این دو جنبه کاملا به هم آمیخته اند ودر عمل باید هر دوی این جنبه ها را در نظر داشت، چرا که توجه و تاکید بر یک جنبه با باعث کاهش اثر بخشی سیستم و عدم توفیق آن خواهد شد. لیکرت نیز در سیستم چهارگانه مدیریت خود وقتی به سیستم مشارکت هرچه بیشتر افراد اشاره می کند، جنبه مهمی از سیستم مدیریت بر مبنای هدف را را بازگو می نماید. چه اساس این سیستم مدیریت بر مشارکت است و سیستم چهارم لیکرت نیز کوششی است در جهت آنکه تمامی فعالیت ها در سازمان از طریق مشارکت و تعاون انجام پذیرد.( لیکرت،1967) به طور به طور خلاصه در یک تقسیم بندی کلی می توان نتایج و فواید مربوط بر عملکرد مدیران و کارکنان را چنین بیان کرد: به کار می رود.(اودیورنه، 1965) ویژگی این مدیریت مشارکت و همکاری همگانی در سازمان است بدین معنی که در این مدیریت سلسله مراتب سنتی سازمان به کنار نهاده می شود و هر فرد خود به کنترل خود می پرازد و اساس کار ، مشارکت و همکاری – بهبود روحیه کارکنان – کمک به افراد برای شناسایی هر چه بهتر اهداف سازمان -بهبود در رابطه میان فرادست و زیر دست – ایجاد جوی مناسب برای رشد و ارتقاء – شناسایی نقاط تعارض و برطرف کردن آن و به دنبال آن کاهش فشار روانی و تنش درون سازمان. – برانگیختن مدیریت مبتنی بر پیشگیری پیش از وقوع فاجعه – کمک به افزایش مهارتهای رهبری. – اعتلاء کمی و کیفی عملکرد مدیر در ایجاد رابطه با زیردستان – ترغیب و تشویق مدیران در ایجاد امکان رشد و توسعه در زمینه های مختلف مرتبط با سازمان و در نتیجه بهره وری سازمان – ایجاد انگیزه در مدیران برای اقدام به دادن استقلال به کارکنان و در صورت عدم اجرای آن تبعاتی وخیم به همراه خواهد داشت که می توان به مواردی همچون: – عدم ایجاد رابطه سازنده بین فرادستان و زیردستان – افزایش بروز حوادث و ضایعات در حین کار ناشی از غفلت مدیران – کاهش انگیزه های درون سازمانی با توجه به غفلت هایی که صورت می گیرد – عدم بهره وری سازمان به طور اعم یا اخص – افزایش و ریسک برنامه ریزی نشده – عدم تمرکز توانایی بر وظیفه محوله – عدم شناخت مهارتها و دانش افراد در نتیجه احراز پست های نابجا اشاره نمود. در مثلث مدیریت مبتنی بر هدف که راس آن مدیران، در ضلع دیگر آن کارکنان و ضلع سوم بهره وران (افراد جامعه) قرار دارند تحت تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم این سیستم مدیریتی قرار می گیرند. برای مثال به هنگام بروز یک سانحه یا تصادف که فرد مصدوم قرار است از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده نماید، از یک فرد که در راس مثلث (مدیر) قرار گرفته و تک تک افرادی که این خدمات را ارئه می دهند با آن فرد مصدوم به نحوی به هم مرتبط می شوند. از اینرو مشارکت بین فردی کارکنان درون سازمان و نظارت مشارکتی مدیر در هر چه سالم تر نمودن این خدمات نقش بسزایی دارد. بنابراین ارتقاء بهبود کیفی تلاش بسیار می طلبد و در کنار آموزش های تخصصی اصلاح نگرشها و تعدیل ارزش های فردی نیز احساس می شود. از این رو جلب رضایت کارکنان و علاقه مند کردن بیشتر آنها به شغل مورد تصدی و در نتیجه برآورده شدن اهداف سازمانی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. چنانچه (زهرا نجفی، 1387) در مقاله خود با عنوان “بررسی نظریه انگیزش “اظهار می دارد که انگیزش از موضوعات و مفاهیم اساسی در مدیریت سرمایه داری انسانی به شمار رفته و آثار و نوشته های بسیاری در خصوص انگیزش و مشارکت کارکنان مطرح شده است که هم از نظر تئوری و هم تجربی برای بهبود عملکرد افراد و کارکنان مورد بحث قرار گرفته است. یکی از جهات اهمیت و ضرورت این تحقیق می تواند ارائه راهکارهایی برای مدیران در جهت پر رنگ کردن نقش مشارکت کارکنان و استفاده از نظریات و پیشنهادات کارآمد آنها در جهت تعالی سازمان، همچنین ارائه برنامه هایی در جهت آموزش مناسب برای تبدیل نگرش های کارکنان به فرصت های علمی و نیز طراحی برنامه هایی برای رفع موانع و چالش های پیش روی سازمان، مدیران و کارکنان باشد. اهمیت و ضرورت دیگر تحقیق فقدان تنظیم برنامه هایی عملیاتی با استناد به تعریف اهداف عملیاتی در برنامه های مشارکتی کارکنان و نیز طراحی برنامه هایی برای بهبود عملکرد کارکنان در افزایش تعهد مسئولیت پذیری سازمان می باشد. 1-4- اهداف تحقیق اهداف تحقیق عبارتند از: 1-4-1- هدف اصلی تحقیق شناسایی و رتبه بندی موانع و راهبرد های اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان مرکز بهداشت شهرستان بندر عباس در سال 1392. 1-4-2- اهداف فرعی تحقیق – شناسایی موانع نیروی انسانی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی موانع مالی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی موانع اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی موانع مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی موانع ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی راهبردهای نیروی انسانی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی راهبردهای مالی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی راهبردهای اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی راهبردهای مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – شناسایی راهبردهای ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی موانع نیروی انسانی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی موانع مالی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی موانع اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی موانع مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی موانع ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی راهبردهای نیروی انسانی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی راهبردهای مالی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی راهبردهای اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی راهبردهای مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان – رتبه بندی راهبردهای ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان 1-5- سوالات پژوهشی 1-5-1- سوال پژوهشی اصلی مهمترین موانع و راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس کدام است؟ 1-5-2- سوالهای فرعی تحقیق – مهمترین موانع نیروی انسانی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین موانع مالی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین موانع اداری در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین موانع مدیریتی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین موانع ساختاری در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین راهبردهای نیروی انسانی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین راهبردهای مالی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین راهبردهای اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین راهبردهای مدیریتی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ – مهمترین راهبردهای ساختاری در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟ 1-6- مفاهیم و واژههای عملیاتی مدیریت مبتنی بر هدف: فرآیندی که به واسطه آن رئیس و زیردست با کمک هم اهداف را شناسایی نموده و همچنین معیار عملکرد و مسئولیت افراد را تعریف می کند. عملکرد کارکنان: عملکرد عبارت است از مجموعه رفتارهایی در ارتباط با شغل که افراد از خود نشان می دهند. تعریف عملیاتی: مدیریت مبتنی بر هدف: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه محقق ساخته می گیرد. بخش اول : مفاهیم و تعاریف نظری 2-1- مفاهیم و تعاریف مدیریتی مدیریت بر مبنای هدف به مجموعه ای از رویه های رسمی یا نسبتا رسمی اطلاق می شود، که با تعیین هدف،شروع و دامنه آن تا مرز بررسی عملکردها کشیده میشود. مدیریت مبتنی بر مبنای هدف،یک نظام مدیریتی فراگیر است که کوششهای کلیدی مدیران را به شیوه ای منطقی یکپارچه میکند و به گونه ای آگاهانه برای دستیابی اثر بخش و کارآمد به اهداف فردی و سازمانی جهت گیری شده است. مدیریت برمبنای هدف درنوشتههای نویسندگان مختلف بطورگوناگون تعریف شده است که یکی از پذیرفته ترین آنها تعریفی است که «اودیورنه» به دست میدهد وی مدیریت بر مبنای هدف را فرایندی قلمداد می کندکه از طریق آن مدیران سطوح بالا وپایین سازمان مشترکاً اهداف را مشخص می سازند و حدود مسئولیتها و وظایف هر فرد را با در نظرگرفتن نتایج مورد انتظار تعیین میکنند و تمامی این عوامل برای ادارهی واحد و ارزشیابی فعالیتهای افراد به کار میرود. (موریسی، 1368، ص10) در غرب برای نخستین بار به سال 1954 پیتردراکر اصطلاح «مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه» را در یکی از کتابهای خود به کار برد و بر آن به عنوان اساس سیستم مدیریت تاکید نمود. او در این باره مینویسد: «در این زمان آنچه سازمانها بدان نیاز دارند، سیستمی از مدیریت است که کوششهای گروهی را شکل بخشد وتلفیقی بین هدفهای فردی و سازمانی بوجود آورد و آنها را با یکدیگر هماهنگ سازد. مدیریت بر مبنای هدف تنها سیستمی است که برآورد این نیاز را امکانپذیر میسازد.» لازم به تذکر است که «مدیریت بر مبنای هدف» سیستم و مجموعه جدیدی از اجزا و عوامل قدیمی است که پیش از 1954 نیز در نوشتههای تیلور و فایول و التون میو عنوان شده است. دراکر این عوامل را با هم تلفیق نموده و به سیستم دست یافت که بدیع مینمود. در این سیستم جدید اهمیت هدفها و برنامهریزی از نظرات فایول و تیلور،اهمیت نقش فرد درسازمان،احساس تعهداودرمقابل تحقق هدفهای سازمان و مدیریت مشارکت جویانه،از نظرات علمایی چون التون میو و تاثیر مشارکت کارکنان در بهبود امور و افزایش احساس رضایت از طریق سهیم شدن درتصمیم گیریها بوده است و همانطور که اشاره شد دراکر این اجزا و عوامل را در قالبی نو ارائه دادکه به جرأت میتوان گفت در پیشبرد مدیریت نقشی مؤثر از اجزا و عوامل متشکله خواهد داشت. پس ازدراکر نظریه پردازان دیگری چون مک گریگور، هامیل، بلیک و موتن و لیکرت، این سیستم را توسعه و بهبود بخشیدند. مک گریگور در تئوری y انسان را علاقمند به کار قلمداد میکند ومعتقد است هر فردی مایل است در کار خود قبول مسئولیت کندو در تحقق هدف های سازمان از طریق مدیریت مشارکت جویانه خود را متعهد احساس نمایند. بخش دوم: مدیریت عملکرد 2-2- مقدمه در تعریفی ساده از عملکرد می توان به مجموع رفتارهای کارکنان در یک سازمان در ارتباط با حیطه مسئولیتی آنها اشاره کرد. مدیریت عملکرد روشی است استراتژیک و یکپارچه که با برنامهریزی و هدفگذاری برای سازمان و کارکنان آغاز شده و پس از ارزیابی آنان از طریق کنترل شاخصهای عملکرد، پیشنهاداتی را برای بهبود فرآیندها و بهبود عملکرد کارکنان فراهم میآورد. تداوم این چرخه، موفقیتی پایدار برای سازمان به دنبال خواهد داشت. امروزه عملکرد و ارزیابی آن مبحث مهمی در سازمانها به شمار می رود. برای این که کارکنان عملکرد خوبی ارائه دهندبایدبه دقت مورد ارزیابی قرارگیرند ولی قبل ازآن،عملکرد بایدبا فراست ونظامندی مدیریت شود.مدیریت عملکرد،فرایندی مشترک بین مدیران،کارکنان وتیمهایی است که موردمدیریت قرار می گیرند؛ بنابراین فرایندی تعاملی است که توجه به عملکرد مطلوب درآن نادیده گرفته نمی شود. مدیریت عملکرد، مسئولیت مشترک بین مدیران و اعضای تیم آنهاست مورد توجه قرار میدهد. میتوان گفت که فرایندهای مدیریت عملکرد بخشی از یک رویداد فراگیر و همه جانبه به موضوع مدیریت عملکرد هستند. 2-3- تعریف مدیریت عملکرد مدیریت عملکرد یک فرایند استراتژیک و یکپارچه است که از طریق بهبود عملکرد و توسعه قابلیتهای افراد وتیمهای کاری موجب موفقیت پایدار سازمانها می شود. مدیریت عملکرد، یک مفهوم استراتژیک است، از این حیث که با موضوعات وسیعتر کسبوکار و نیز با جهتگیری کلی آن برای نیل به اهداف بلند مدت مرتبط است. مدیریت عملکرد از دو جهت قابل بررسی است:
در یک تعریف ساده مدیریت عملکرد عبارت است از ممیزی بینش، دانش و توانایی های بالفعل و بالقوه منابع انسانی و پرورش افراد در راستای استرتژیهای سازمانی و تعالی افراد و جامعه. در شرکت یونایتد دیستیلرز همانطور که کریس بنز مطرح می کند، فعالیتهای مدیریت عملکرد از طریق چشمانداز و الزامات استراتژیک کسب و کار هدایت میشوند. 2-3-1- مفهوم عملکرد بدون تردید،مدیریت عملکرد دربارهی عملکرد است. اما مفهوم این واژه چیست؟ اگر عملکرد تعریف نشود، نمی تواند اندازهگیری ومدیریت شود.پس،مشخص کردن معنی آن مهم است.باتزوهالتن معتقدند که « عملکرد یک مفهوم چند بعدی است که باتوجه به عوامل مختلف اندازهگیریش متغیر است» همچنین اظهار می کنند مهم است مشخص کرد که هدفگذاری، ارزیابی نتایج عملکرد است یا رفتار. 2-3-2- هدف مدیریت عملکرد مدیریت عملکرد یکی از مباحث ویژه مدیریت منابع انسانی استراتژیک است و ابزار مناسبی برای ارتقاء عملکرد کارکنان و سازمان به حساب می آیدو هدف آن شناسایی مسایل و مشکلات سازمان و ارایه راهکارهای عملی در جهت حل آنهاست.مدیریت عملکرد نگرش جامع ای به عملکرد افراد و سازمان دارد و با ساز و کارهایی مشخص بین عملکرد فردی و سازمانی همبستگی ایجاد می کند. طبق تعریف فیلپوت وشپارد «هدف اساسی مدیریت عملکردایجاد فرهنگی است که در آن افراد و گروهها مسئولیت بهبود مستمر فرآیندهای کسب و کار و نیز مهارتها و تلاشهای شان را بپذیرند.» 2-3-3- مدیریت عملکرد نه ارزیابی عملکرد ارزیابی عملکرد را میتوان به عنوان ارزیابی و درجهبندی رسمی کارکنان توسط مدیران معمولاً در یک جلسه بازنگری سالانه تعریف کرد. اما باید از مدیریت عملکرد متمایز شود، چرا که مدیریت عملکرد یک فرآیند وسیعتر، جامعتر و معمول مدیریتی است که بر شفافسازی انتظارات متقابل، نقش حمایتی مدیران به عنوان مربی، نه داور، و نیز آینده تاکید دارد. درحال حاضر ارزیابی عملکرد دیگر اعتباری ندارد. چرا که اغلب به عنوان یک نظام بسیاردیوان سالارانه بالابه پایین توسط واحد پرسنلی،نه مدیران صف اجرا شده است. ارزیابی عملکرد اغلب گذشتهنگر است و بر اشتباهات انجام شده. به عوض توجه به نیازهای توسعهای آینده تمرکز می کند طرحهای ارزیابی عملکرد به صورت جداگانه اجرا می شوند؛ یعنی پیوند کم یا هیچ پیوندی بین آنها با نیازهای کسب و کار وجود ندارد. تعداد صفحه :133
[شنبه 1399-01-16] [ 09:46:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|