پایان نامه بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در عصر پیامبر اسلام | ... | ||
دانشکده علوم انسانی و اجتماعیبرای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود (در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است) تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب فصل اول: کلیات تحقیق 1 1-1. مقدمه 2 2-1. بیان مسئله 3 3-1. ضرورت و اهمیت موضوع 5 4-1. اهداف تحقیق 6 1- 4- 1. هدف اصلی 6 2- 4- 1. اهداف فرعی 6 5- 1. سوالات تحقیق 6 1- 5- 1. سوال اصلی 7 2- 5- 1. سوالات فرعی 7 6- 1. مدل تحقیق 7 7- 1. روششناسی تحقیق 8 1- 7- 1. محدودهی زمانی 8 2- 7- 1. محدودهی مکانی 8 8- 1. محدودیتهای تحقیق 9 9- 1. ساختار تحقیق 9 فصل دوم: پیشینه تحقیق، نهادها و نقش آنها در عملکرد جامعه 10 1- 2. مقدمه 11 2- 2. مبانی نظری 11 1- 2- 2. تعریف نهاد 13 1-1-2-2.معناى عام 13 2-1-2-2. معناى خاص 14 2- 2- 2. نهادهای رسمی و غیر رسمی 16 3- 2- 2. نهادها و سازمانها 17 4- 2- 2. کارکردهای نهاد اجتماعی 19 5- 2- 2. پیدایش نهاد 20 6- 2- 2. پیوستگی و ارتباط نهادها 20 برای دیدن جزییات بیشتر و خرید فایل متن کامل اینجا کلیک کنید.
7- 2- 2. انواع نهادها 20 8- 2- 2. مکتب اقتصاد نهادگرا 21 1- 8- 2- 2. هزینههای معاملاتی 24 2- 8- 2- 2. حقوق مالکیت 27 9- 2- 2. وظایف نهادها 29 10- 2- 2. نقش نهادها 29 11- 2- 2. تغییر نهادها 30 12-2-2. وابستگی به مسیر 32 13- 2- 2. ایدئولوژی و نهاد 32 14- 2- 2. نهادگرایی و توسعه 33 15- 2- 2. آیا دین نهاد اجتماعی است؟ 34 3- 2. پیشینه تجربی 35 1- 3- 2. مطالعات خارجی 35 2- 3- 2. مطالعات داخلی 44 4- 2. خلاصه و جمعبندی 49 فصل سوم: مروری تاریخی بر وضعیت نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام 54 1- 3. مقدمه 55 2- 3. اهمیت مطالعه تاریخی موضوع از دید نهادگرایی 55 3- 3. نهاد داد و ستد بینالمللی قبل از ظهور اسلام 56 1- 3- 3. تجارت در جاده ابریشم 59 2- 3- 3. جغرافیای جاده ابریشم 60 3- 3- 3. کالاهای مورد مبادله در جاده ابریشم 60 4- 3. نهاد داد و ستد بینالمللی بعد از ظهور اسلام 61 5- 3. خلاصه و جمع بندی 63 فصل چهارم: بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام به روایت تاریخی 65 1-4. مقدمه 66 2-4. دیدگاه و رویکرد جامعه نسبت به نهاد داد و ستد بینالمللی 66 3- 4. نقش و دخالت دولت بر نهاد داد و ستد بینالمللی 76 1-3-4.برقراری (استقرار) و حفظ امنیت و استقلال در جامعه 79 2-3-4. وضع و اعمال قوانین 93 3- 3- 4. رعایت اصل نظارت و کنترل 106 4-3-4. اجرا و گسترش عدالت در جامعه 111 1-4-3-4.رفع تبعیض و ایجاد فرصتهای برابر برای همه افراد جامعه 116 2-4-3-4. تخصیص و توزیع عادلانه منابع و ثروت 116 5-3-4. برقراری ثبات نسبی 130 1-5-3-4. ثبات قیمتها 132 2-5-3-4. کاهش بیکاری 132 4- 4. خلاصه بحث 138 فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها 149 1- 5. مقدمه 150 2- 5. مروری بر چارچوب کلی تحقیق 150 3- 5. یافته های تحقیق 150 1- 3- 5. یافته های حاصل از فصل سوم 151 2- 3- 5. یافته های حاصل از فصل چهارم 151 4- 5. بحث و نتیجهگیری 151 1-4-5. بحث و نتیجهگیری فصل سوم 151 2-4-5. بحث و نتیجهگیری فصل چهارم 152 5- 5. پیشنهادات 152 1-5-5. پیشنهادهای کاربردی 152 2-5-5. پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی 152 6- 5. محدودیتهای تحقیق 153 منابع و ماخذ 154 مقدمه انسانها در دنیایی از نهادها زندگی و کار میکنند، فرصتها و چشم انداز آینده ما عمیقاً به نهادهای موجود و نحوه عملکرد آنها بستگی دارد (نورث[1]، 1990). طبق نظر نهادیون، این نهادهای جامعه هستند که عملکرد جامعه را تعیین میکنند (نورث، 1990؛ پارنتی و پرسکات[2]، 2000؛ نک و کیفر[3] 1995؛ مایورو[4]، 1995؛ هال و جونز[5]، 1999؛ کافمن و همکاران[6]، 1999؛ آسمقلو و همکاران[7]، 2001؛ 2005؛ رودریک[8]، 2002؛ رودریک و همکاران، 2004؛ دولار و کرای[9]، 2003؛ استرلی و لوین[10]، 2003، آدیسون و بالیامون لوتز[11]، 2006؛ گرافتون و همکاران[12]، 2007؛ بهاتاچاریا[13]، 2009؛ بالیامون لوتز، 2011؛ ماسول[14]، 2009) و خود نهادها نیز در طی سالها، از بطن و درون جامعه، نشات میگیرند (نورث، 1990). نهادها ساختار انگیزشی اقتصاد را شکل میدهند، بنابراین فرآیند تکامل آنها عملکرد دراز مدت اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد (همان). اگر نهادها مشوق و پاداش دهنده فعالیتهای کارآمد باشند در آن صورت برای آن سازمانها، فعالیت در اموری که رشد اقتصادی را به ارمغان میآورد، ارزشمند خواهد شد؛ از طرف دیگر، اگر ساختار نهادی، پاداش دهنده فعالیتهای غیر کارآمد و توزیعهای تکراری منافع باشد، در آن صورت، سازمانها در آن زمینه، به حداکثرسازی سود پرداخته و اقتصاد رشد نخواهد کرد؛ به عبارتی اگر چارچوبهای نهادی بالاترین پاداش را برای خلافکاری و تبهکاری سازمانی فراهم آورد، موفقیت و بقای سازمانی این نکته را دیکته میکند که بهترین تبهکار به وجود آید؛ اما اگر فعالیتهای دارای بهرهوری بالا بیشترین بازهی را داشته باشند، شرکتهای با بازدهی بالاتر امکان رشد و موفقیت مییابند (متوسلی، توسعه اقتصادی، ص397). از طرف دیگر نظام ارزشی حاکم بر جامعه، بر ایجاد و تکمیل و تغییر نهادها تاثیر میگذارد (نورث، 1990). به عبارتی نهادها تبلور سیستم باورها یا مدلهای ذهنی مشترک (ایدئولوژی) در خارج از ذهن است (نورث و دنزاو[15]، 1994). چنانچه ایدئولوژی جامعه مشوق نهادی باشد آن نهاد رشد مییابد و در غیر این صورت کارایی خود را از دست میدهد (کیوانی، 1385). بنابراین میتوان بیان داشت که ظهور متغیری به نام اسلام، قطعاً بر ساختار و بستر نهادی جامعه تاثیر خواهد گذاشت. در این پژوهش داد و ستد بینالمللی به عنوان یکی از نهادهای موجود در جامعه، مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه تاثیر متغیر اسلام بر روی آن مورد مطالعه قرار میگیرد و به این سوال پاسخ داده میشود که ظهور اسلام چه تاثیری بر این نهاد داشته است؟ آیا باعث رونق و توسعه آن گشته و یا رکود و زوال آن؟ برای پاسخ به این سوال نهاد مزبور در دوره قبل و بعد از اسلام مورد بررسی قرار میگیرد. به عبارتی به مطالعه تاریخی نهاد داد و ستد بینالمللی پرداخته میشود و با استناد به واقعیات تاریخی، به سوالات پاسخ داده میشود. برای این منظور شیوه توصیفی- تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد و به روایت تاریخی از موضوع پرداخته میشود. 2-1. بیان مسئله نهاد داد و ستد یکی از پایههای مهم اقتصاد و تولید بوده و نقش حساسی در حیات اجتماعی بشر ایفا میکند. داد و ستد در گذشته به مفهوم توسعه یافته امروزی وجود نداشت. مردم قرون نخستین احتیاجات و نیازهای محدود و ابتدایی خود را با مبادله مستقیم تولیدات و کالاهای خود به صورت کالا به کالا بر طرف میساختند تا اینکه در اثر گسترش نیازهای بشری، تقسیم کار به میان آمد و هر کس کار معین و شغل اختصاصی به خود گرفت تا از مازاد درآمد شغل اختصاصی خود، دیگر نیازمندیهای خود را بر طرف سازد. بنابراین احتیاج پیدا میکرد که آنها را از راه مبادلهی دسترنج و محصول خود، با دسترنج دیگران، تامین نماید. در این میان واسطهای لازم بود تا اجناس تولیدکننده را به کسانی که به آن نیاز داشتند، به صورت مطلوب، در اختیار آنها قرار دهد. بدین ترتیب تاجر به صورت شخص ثالث میان تولیدکننده و مصرف کننده به وجود آمد. او اجناس را تنها محض تامین احتیاجات شخصی خود نمیخرید بلکه برای تامین احتیاجات عموم میخرید و در دسترس خواهان آن قرار میداد و میکوشید که مطابق دلخواه نیازمندان، مواد تجارتی را فراهم سازد و نفعی هم که میبرد در اثر انجام این عملیات و دادن ارزش اضافی به جنس بود. بنابراین داد و ستد به دلیل ارزش افزودهای که در اقتصاد ایجاد میکند، فعالیتی مولد محسوب میشود. داگلاس سی نورث از نهادگرایان برجسته و برندهی جایزه نوبل، نهاد را اینگونه تعریف میکند: نهادها قوانین بازی در جامعهاند یا به عبارتی سنجیدهتر قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسانها را با یکدیگر شکل میدهند و سبب نظاممند شدن انگیزههای نهفته در مبادلات بشری میگردند (نورث، 1990). طبق رویکرد نهادگرایی جامعه مجموعهای از نهادها است و پدیدههای اقتصادی در قالب نهادها و عملکرد نهادی مورد بررسی قرار میگیرد. نهادگرایان در کنار نهادها به عنوان مدلهای بیرونی شکل دهنده رفتار انسانها به اهمیت ایدئولوژیها به عنوان مدلهای درونی کنترل کنندهی افراد و از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد جوامع تاکید دارند. ایدئولوژیها و پارادیمهای حاکم بر اذهان افراد جوامع انسانی، جهت تغییرات نهادی و عملکرد نهادها را تعیین میکنند (کیوانی، 1385). اسلام را میتوان به عنوان یک ایدئولوژی دانست که وقتی وارد یک جامعه میشود، قطعاً بر نهادهای آن جامعه تاثیر خواهد داشت. اسلام که دین جامع و کاملی است به همهی ابعاد زندگی انسان اعم از دنیوی و اخروی توجه کرده است. اسلام مخالف فقر و نداری است و فعالیتهای مولدی که باعث کسب ثروت میشود را تشویق مینماید. اسلام در پی این نیست که فقط به آخرت بپردازد و امور دنیوی را بیاهمیت بشمارد بلکه صحیح زندگی کردن در دنیا را مقدمهی رسیدن به کمال اخروی میداند. همچنین اسلام موافق نیست که افراد فقط به فکر جنبههای موقت و دنیوی باشند. اسلام از پیروانش میخواهد که کسب ثروت و پرداختن به امور دنیا، او را از معنویات و توجه به آخرت باز ندارد و به ثروت و کسب آن به عنوان هدف نگریسته نشود، بلکه آن را وسیلهای بداند برای رسیدن به هدف والاتر که همانا کسب سعادت دنیوی و اخروی است. بهبود بخشیدن به وضع زندگی و تدارک برخی از برنامههای اقتصادی در جامعه نه تنها نقص و عیبی برای یک انسان مسلمان به حساب نمیآید بلکه ناشی از قوت ایمان و اراده استوار او، در راه رسیدن به اهداف والای معنوی است. عبدالهبن ابی یعفور میگوید: «در محضر امام صادق (ع) بودم که مردی از وی پرسید: «به خدا قسم ما به دنبال دنیا میرویم و دوست داریم آن را به دست آوریم». امام (ع) فرمود: «تو میخواهی با دنیا طلبی و کسب درآمد چه کنی؟» او گفت: «میخواهم نیازهایم را برطرف کنم، به خانوادهام رسیدگی نمایم، صدقه و احسان بدهم و حج و عمره انجام دهم». امام صادق (ع) فرمود: «این دنیاطلبی نیست. به دنبال آخرت و ثوابهای الهی رفتن است» (حرعاملی، وسائلالشیعه، ج17، ص34). داد و ستد یکی از راههای کسب معاش میباشد که مورد تایید اسلام است. در صدق این ادعا همین بس که الگو و اسوهی عالمیان، پیامبر اسلام (ص)، در جوانی و قبل از بعثت، با کاروان تجاری برای تجارت به شام رفتند و سود بسیار کسب نمودند (ابن اثیر، همان: ج2، ص849؛ سبحانی، همان: ج1، ص190؛ طبری، همان: ج3، ص832-833). امام صادق (ع) داد و ستد را موجب فزونی و ازدیاد عقل میداند (حرعاملی، همان، ج17، ص17) و وقتی متوجه شدند عمربن مسلم تجارت را رها ساخته فرمودند: «ترک تجارت کار شیطانی است» و این جمله را سه بار تکرار نمودند (حرعاملی، همان، ج17، ص14 و 15). امام صادق (ع) فرمودهاند، خداوند در مورد تاجران خداجو و با تقوا میفرماید: «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاء الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»[16]«مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نمىدارد و از روزى که دلها و دیدهها در آن زیرورو مىشود مىهراسند» (همان). امام علی (ع) در عهدنامهی معروف خود خطاب به مالک اشتر، تاجران و اهل صنعت را مردمانی آرام و سالم میداند که برای تهیهی مایحتاج مردم به مناطق دور در خشکی و دریا و بیابانهای هموار و یا کوهستانهای سخت میروند و مالک را به نیکی در حق آنان سفارش میکند (نهجالبلاغه، نامهی 53). هدف این پژوهش بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در چارچوب تئوری نهادهاست. به عبارتی این پژوهش قصد دارد داد و ستد بینالمللی را به عنوان یکی از نهادی موجود در جامعه مورد بررسی قرار دهد. در ادامه تاثیر متغیر عمدهای به نام اسلام را بر این نهاد توضیح دهد و با مراجعه به تاریخ نشان دهد که چگونه ظهور اسلام به دلیل رویکرد مثبت نسبت به این نهاد و الزام حکومت برای ایجاد و تکمیل و تغییر نهادهای لازم برای توسعه نهاد داد و ستد بینالمللی، باعث کاهش هزینه معاملاتی و از آنجا رشد و توسعه نهاد مزبور گردیده است. 3-1. ضرورت و اهمیت موضوع امروزه با توجه به توسعه و گسترش جوامع، اقتصاد متکی به خود کفایی و خود معیشتی کارایی ندارد و توجه به اصل تقسیم کار و تخصصگرایی، ضروری است. بنابراین هر جامعهای بایستی در رشته و حیطهای که توانایی و تخصص دارد، اشتغال یابد و با برقراری رابطهی تجاری با جوامع دیگر سایر احتیاجات خود را از طریق آنان تامین نماید. بدین ترتیب جوامع با بهره گرفتن از هم میتوانند با صرف حداقل منابع، نیازهای خود را برطرف سازند. به عبارتی میتوان بیان کرد که پرداختن به داد و ستد از ضروریات زندگی امروز میباشد. هر چقدر شرایط و بستر نهادی برای توسعهی این نهاد فراهم باشد کارایی جوامع فزودتر میگردد. به همین دلیل است که جوامع درصدد گسترش دامنهی آن میباشند تا آن را از سطح محلی و داخلی به حد جهانی و بینالمللی برسانند. به عبارتی هر چه دامنهی آن گستردهتر باشد، امکان بهرهمندی از منافع مزیت رقابتی، بیشتر فراهم میشود. برای گسترش داد و ستد و تبدیل مبادلات شخصی به غیر شخصی لازم است که ترتیبات نهادی طوری فراهم آید که هزینهی معاملاتی چنین مبادلاتی کاهش یابد. در دنیای کنونی پرداختن به تجارت امری حتمی است بنابراین لازم است که هرچه بیشتر با این نهاد آشنا شد و عوامل موثر بر تغییر و اصلاح آن، مانند اسلام را شناخت تا هر چه بهتر بتوان موجبات کارایی آن را فراهم آورد. دین اسلام با تاثیری که بر ایدئولوژی و جهانبینی افراد جامعه میگذارد، بستر نهادی جامعه را متاثر میکند و لازم است که در چنین شرایط جدیدی اصلاحات و تعدیلات لازم، در نهادهای جامعه و از جمله نهاد داد و ستد بینالمللی ایجاد شود تا کارایی خود را حفظ و هزینهی معاملاتی را کاهش دهد و بدین ترتیب باعث بهبود عملکرد جامعه گردد. برای توسعهی این نهاد در جوامع اسلامی لازم است که با نظریات دین اسلام در این رابطه آشنا شد. دین اسلام که برای جزئیترین امورات زندگی انسان برنامه دارد، حتماً در مورد چنین نهادی نیز برنامه در نظر گرفته است. همانطور که امام صادق (ع) در روایتی میفرماید: «در اسلام ضابطه و قانون هر چیزی که انسان به آن نیاز داشته باشد وجود دارد حتی دیهی خراش» (حرعاملی، همان، ج27). متاسفانه امروزه به دلیل بیتوجهی به دستورات اسلام، نهاد داد و ستد بینالمللی آنطور که باید توسعه نمییابد. برای مثال وقتی تاجری خوب و بد را به شکلی در هم میآمیزد که طرف دیگر معامله متوجه آمیختگی آن با بد نشود، در واقع در معامله خود غش مینماید و بدین ترتیب در بلند مدت اعتبار خود را در بازار داخلی و خارجی از دست میدهد. در حالی که اگر با رعایت قوانین اسلامی به داد و ستد میپرداخت، مرتکب چنین عمل حرامی نمیشد که پیامبر (ص) فرمودهاند: «کسی که در معامله غش نماید از من نیست» (حرعاملی، همان، ج19، ص77). در این شرایط به دلیل حاکم شدن جو اطمینان و اعتماد، صرف هزینههایی مانند بیمه و داوری برای حل اختلافات ناشی از عدم رعایت اصول و نکول قرارداد و. منتفی است. بنابراین هزینهی معاملاتی کاهش مییابد و نهاد داد و ستد علاوه بر سطوح شخصی که طرفین شناخت نسبی از هم دارند، به سطوح غیر شخصی نیز توسعه مییابد. با توجه به اهمیت این نهاد در جامعهی امروز لازم است که به نقش پر رنگ آن پی ببریم و بدانیم که اگر در جهت رونق این نهاد حرکت نکنیم، تبعات این بیتوجهی بسیار گران خواهد بود و علاوه بر زیانهای مادی، امکان وابستگی اقتصادی نیز به وجود خواهد آمد و وابستگی اقتصادی خود منجر به وابستگی فرهنگی و عقیدتی خواهد شد. به تعبیر امام خمینی (ره) وابستگی اقتصادی منشا همهی وابستگیهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است (امام خمینی (ره)، صحیفهی نور، ج8، ص39). بنابراین لازم است هر چه بیشتر با این نهاد آشنا شد و زمینههای توسعه و رشد آنرا فراهم آورد تا عملکرد جامعه بهبود یابد. با توجه به مطالب ارائه شده و با توجه به کمبود مطالعات در این زمینه، تحقیق موجود به بررسی داد و ستد بینالمللی به عنوان یک نهاد خواهد پرداخت. تاکنون مطالعات فراوانی در مورد داد و ستد (داخلی و خارجی) صورت پذیرفته ولی تحقیقی که آن را تحت عنوان یک نهاد، مورد بررسی قرار دهد، صورت نگرفته است که این تحقیق با بکارگیری تئوری نهادها، سعی در پر کردن این خلا دارد. 4-1. اهداف تحقیق 1- 4- 1. هدف اصلی
2- 4- 1. اهداف فرعی
5- 1. سوالات تحقیق 1- 5- 1. سوال اصلی
2- 5- 1. سوالات فرعی
6- 1. مدل تحقیق 1-1.نمودار چارچوب مدل تحقیق- شماره 1 2-1. نمودار چارچوب مدل تحقیق- شماره 2 7- 1. روششناسی تحقیق روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و توسعهای، و به اعتبار ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمعبندی اطلاعات، کتابخانهای و استدلالی است که با مراجعه به کتابها و منابع مورد نظر و فیشبرداری و موضوعبندی، اقدام به تنظیم و تحلیل شده است. 1- 7- 1. محدودهی زمانی در این پژوهش نهاد داد و ستد بینالمللی در عصر پیامبر اسلام (ص) مورد بررسی قرار میگیرد. عصر پیامبر اسلام (ص) شامل دوره جاهلیت، یعنی قبل از سال610 میلادی و صدر اسلام یعنی بعد از بعثت را در بر میگیرد. 2- 7- 1. محدودهی مکانی نهاد داد و ستد بینالمللی را با محوریت شبه جزیرهی عربستان که محل زندگانی خاتمالانبیاء (ص) و جایگاه تشریع میباشد، مورد بررسی قرار دادهایم و با توجه به اقتضای بحث و رابطهی تجاری شبه جزیره با مناطق مختلف، محدودهی مکانی را توسعه دادهایم. 8- 1. محدودیتهای تحقیق
9- 1. ساختار تحقیق پژوهش مزبور از پنج فصل تشکیل یافته است: فصل اول: کلیات تحقیق فصل دوم: مبانی نظری تحقیق و پیشینه تجربی (مطالعات خارجی و داخلی) که در رابطه با تئوری نهادها میباشد. فصل سوم: مروری تاریخی بر چگونگی وضعیت نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام. در این فصل به توصیف نهاد داد و ستد بینالمللی پرداخته شده است. فصل چهارم: بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام به روایت تاریخی. در این فصل گویههایی تعیین شدند و بر اساس آنها به بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی پرداخته شد. به عبارتی وضعیت گویهها، در دورههای مختلف، با مراجعه به تاریخ مشخص گردید و با تاثیری که چگونگی آن گویهها بر هزینه معاملاتی دارند، وضعیت نهاد داد و ستد بینالمللی بر اساس وضعیت آن گویهها، مورد بررسی قرار گرفت. فصل پنجم: نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها 1- 2. مقدمه نهاد مفهومی است که از اویل قرن بیستم مورد توجه اقتصاددانان قرارگرفته است و نهادگرایی نوعی تجزیه و تحلیل اقتصادی است که نقش نهادهای مختلف را در تبیین وقایع اقتصادی مورد تاکید قرار میدهد و سعی در تحلیل نهادها به عنوان بستر و قالب انجام فعالیتهای اقتصادی دارد (متوسلی، توسعه اقتصادی، ص334). در این پژوهش برای بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در عصر پیامبر اسلام (ص)، از دیدگاه نهادی استفاده شده است. بنابراین، بررسیهای انجام شده در پژوهش بر اساس تئوری نهادها صورت گرفته است. با توجه به این موضوع و در راستای هدف پژوهش حاضر، در این فصل با انجام مطالعات کتابخانهای و بررسی کتب و مقالات مختلف، مفاهیم مربوط به نهاد و مکتب نهادگرایی طی دو بخش بررسی میشود. بخش اول به بررسی مبانی نظریِ پشتیبان موضوع پژوهش اختصاص دارد. در این بخش معنا و مفهوم و اصطلاحات مختلف مربوط به نهاد، در قسمتهای جداگانه توضیح داده میشود و در بخش دوم اهم مطالعات خارجی و داخلی انجام گرفته در این حوزه، ارائه میشود. پایان بخش این فصل نیز بحث و نتیجهگیری از مطالب ارائه شده به منظور استدلال علمی، در خصوص ضرورت پژوهش حاضر، صورت خواهد پذیرفت. 2- 2. مبانی نظری امروزه کاملاً مشخص شده است که توسعه، بیتوجه به نهادها و مسائل فرهنگی با مشکل جدی روبهرو میشود؛ به سخن دیگر، گرچه بهرهگیری از دانش، تکنولوژی و ابزارها موجب پیشرفت اقتصادی میشود اما نیروهای بازدارنده پیشرفت اجتماعی، بر عکس ریشه در الگوهای نهادی دارند که در جوامع شکل میگیرند (افندیک[17] و همکاران، 2011). نهادها عامل تعیین کننده عملکرد اقتصادی هستند. این گفته توسط مطالعات تئوری (نورث، 1990؛ پارنتی و پرسکات، 2000) و تجربی بسیار (نک و کیفر، 1995؛ مایورو، 1995؛ هال و جونز، 1999؛ کافمن و همکاران، 1999؛ آسمقلو و همکاران، 2001؛ 2005؛ دولار و کرای، 2003؛ آدیسون و بالیامون لوتز، 2006؛ گرافتون و همکاران 2007؛ بهاتاچاریا، 2009؛ بالیامون لوتز، 2011) ثابت شده است. تغییرات نسبی قیمتها که در نظریات نئوکلاسیکها، اهرم کلیدی و تعیین کننده تخصیص منابع، تولید و توزیع است، خود ناشی از تغییرات نهادی در جامعه است (ماسول، 2009). آمارتیا سن[18] برنده جایزه نوبل اقتصاد، معتقد است که نهادها و مناسبات اجتماعی در تقسیم ثروت ملی و تعیین حقوق افراد، نقش تعیین کننده دارند و موجب باروری فنی و تکنولوژیک جامعه میشوند (محمد قلی یوسفی، 1378). نظریات جدید اقتصاد توسعه، علت اصلی عدم رشد و توسعه کشورهای جهان سوم را در فقدان نهادهای متناسب و عدم کارایی نهادهای موجود قلمداد میکنند (کیوانی، 1385). اقتصاددانان مکتب نهادگرا، در دو دهه اخیر، نظریات برجستهای را در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای مختلف جهان، در طول تاریخ صنعتی شدن ارائه کردهاند (بالیامون لوتز، 2011). نورث متفکر بزرگ مکتب نهادگرا، با رویکردی جدید نسبت به تحولات انقلاب صنعتی، عامل بنیادین توسعه اقتصادی در قلمرو تحولات صنعتی را به وجود آمدن نهادهای کارآمد عنوان میکند (ایچر و همکاران[19]، 2006). وی عقیده دارد که اگر چنین نهادهایی به وجود نمیآمدند، هرگز شاهد رشد شتابان اقتصادی و ایجاد تمدن قرن بیستم نبودیم (همان). اقتصاد نهادگرایی با نوشتههای افرادی مانند وبلن[20] (1925-1862) کامونز[21] (1945-1862) میچل[22] (1948-1876) و دیگر پیروان آنها آغاز شد (متوسلی، همان، ص138؛ متوسلی و نیکونسبتی، 1389). نهادگرایان اولیه که جریانی انتقادی نسبت به اقتصاد نئوکلاسیک بودند، نظرات مشترکی داشتند که عبارتند از: 1) تاکید بر عمل جمعی بیش از عمل فردی 2) بررسی تکاملی اقتصاد به جای بررسیهای مکانیکی و 3) تاکید بر مشاهدات تجربی به جای استدلالهای قیاسی (کلاین[23]، 1999). همچنین آنها توجهی خاص به دستاوردهای سایر علوم داشتند (متوسلی و نیکونسبتی، 1389)، فرض عقلانیت نظریه نئوکلاسیک را قبول نداشتند و بر جنبههای شناختی رفتار برای توضیح کنش افراد، متمرکز میشدند (واندنبرگ[24]، 2002) مفهومی که آنها از نهاد مد نظر داشتند، بسیار شبیه جامعهشناسان بود، بطور مثال وبلن از کلمات عادات، رسوم، عرف برای اشاره به مفهوم نهاد استفاده میکرد (ریسونس[25]، 2007). انتقاد از عقلانیت ابزاری و توجه به باورها و نقش آن در عملکرد اقتصادی بحث جدیدی نیست؛ فارغ از اقتصاددانان نهادگرا، اورلان[26]، به مجموعهای از اقتصاددانان ارتدوکس اشاره مینماید که به بررسی نقش باورها بر عملکرد اقتصادی میپردازد (متوسلی و نیکونسبتی، 1389). چنری و همکاران[27] (1981) با استفاده از مدل ساده سالو[28]و دنیسون[29]و آمار کشورها به این نتیجه رسیدند که سهم عوامل نامشخص (غیر از سرمایه و کار) در رشد اقتصادی کشورها، بسیار بالا است و این بر اهمیت نهادها دلالت دارد. امروزه در مورد تاثیر نهادها بر عملکرد اقتصادی اتفاق نظر وجود دارد و بررسی تاریخ تحولات اقتصادی، عملکرد متفاوت اقتصادها را در نتیجه تغییر و تحول نهادها نشان میدهد (جیمسون[30]، 2006). همچنین باید توجه داشت که ویژگی نهادها را نظام ارزشی جامعه تعیین میکند، بنابراین برای اصلاح نهادها، نظام ارزشی جامعه باید تغییر یابد و اصلاح شود (متوسلی و نیکونسبتی، 1389). به دلیل اهمیت نهادها در رشد و توسعه اقتصادی، معنی و مفهوم نهاد و اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن مانند انواع نهاد، نقش و کارکرد آن، تفاوت آن با سازمان، ویژگی نهاد، تغییر نهاد، اقتصاد نهادگرا[31]، و هزینه معاملاتی[32] که هسته اصلی اقتصاد نهادگرای جدید[33] است و همین طور مفاهیمی مانند حقوق مالکیت[34]و وابستگی به مسیر[35] که از مفاهیم مربوط به مکتب نهادگرایی است، مورد بررسی تئوریک قرار میگیرد. 1- 2- 2. تعریف نهاد نهاد، ترجمهی کلمه Institution فرانسوى و انگلیسى است و مفهوم آن، برقرار کردن، ساختن و ثابت کردن بوده و در مواردى به معناى «مؤسسه» (Association) و «سازمان» (Organiziation) ترجمه شده است (سازگارا، نگاهی به جامعه شناسی با تاکید بر فرهنگ، ص26). اما از آنجا که کلمهی «مؤسسه» و «سازمان» در مورد بعضى از امورى که آنها را «نهاد» مىدانند معناى درست را نمىرساند بدین جهت، نهاد ترجمه شده است (همان). نهاد واژهای عمومی دربرگیرندهی اداره، ستاد، کمیته، بنیاد، سازمان، ارگان، تعاونی، نهضت، جمعیت، انجمن، سرپرستی، مرکز، کانون، آموزشگاه، وزارتخانه، شرکت، تشکل، موسسه، بنگاه، مجمع، حزب، جبهه، شورا، شرکت، خانه، گروه، هیئت، سرای، دفتر، شبکه و غیره است که کمابیش هرکدام تعریف خود را دارد و حوزه و قوانین کاری هر گونه از نهادها با هم مقداری تفاوت دارد (توسلی، مبانی جامعهشناسی، ص114). لفظ نهاد را جامعهشناسان مورد توجه قرار داده (ریسونس، 2007)، آن را به دو معناى عام و خاص بهکار بردهاند: 1-1-2-2.معناى عام نهاد در معناى عام، بههر چیزى اطلاق مىگردد که موردنیاز جامعه باشد و در مجموع، ساخته، پرداخته و وضع و یا نهاد شدهی جامعه است؛ در این معنا، همهی مؤسسات، سازمانها و مقررات اجتماعى که بنا بر نیازهاى جامعه و براى تأمین حوائج جسمانى و نفسانى افراد بهوجود مىآیند، نهاد نامیده مىشوند؛ به این اعتبار، مىتوان گفت، سازمانهاى عمومى یا نیمه عمومى مانند آموزشگاهها، مدارس و دبیرستانها، دانشگاهها و مدارس عالی، بیمارستانها، پرورشگاهها، ادارههاى دولتی، سازمانها و مؤسسات ورزشی، مؤسسات تجارى و تفریحی، برنامه، گواهینامه، دانشنامه، مقررات کلاس، مقررات مدرسه، نظام و مقررات ادارهی راهنمائى و نظایر آن، همه نهاد اجتماعى مىباشند؛ اما همانطور که مىدانیم این معنا در زبان فارسى بیشتر با کلمهی «سازمان» بیان مىشود و طبیعى است که در سازمان، ما با یک هیئت مدیره، بنا، جایگاه، وسایل، اعضاء و افراد، سلسله مراتب، سازمانبندى و. سر و کار داریم که براى رسیدن به هدفى قانونى و مجاز گرد هم آمدهاند (توسلی، همان، ص114). 2-1-2-2. معناى خاص نهاد در معناى خاص که موضوع مورد بحث ما است همان «نهادهاى اصلى و اساسی» هستند که تشکیل آنها، خارج از ارادهی افراد است و جامعه، آنها را نهاده و برقرار کرده است. این نهادها که در الگوهاى معین، خاص، منظم، پیچیده و با دوام، مناسبات و روابط و جریانات اجتماعى را ایجاد مىکنند، براى ارضاء نیازمندىها و تمایلات انسانها بهوجود آمدهاند و در تمام جوامع وجود دارند و عبارت هستند از: نهاد آموزش و پرورش، نهاد خانواده، خویشاوندى و ازدواج، نهاد دین، نهاد حکومت یا سیاست و نهاد اقتصاد (توسلی، همان، ص142). در معرفی و شناخت نهاد، تعریف یکسان و اجماعی که مورد توافق همه دانشمندان نهادگرا باشد، وجود ندارد و هر کس مطابق تفکر و سلیقه خود به تعریف جداگانهای از نهاد پرداخته است. در اینجا قصد داریم برای شناساندن بیشتر معنی و مفهوم نهاد، تعاریف گوناگونی که معمولاً بسیار نزدیک به هم میباشند، ارائه دهیم. نورث در کتاب نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی، تعریف شفافی را از نهاد به شرح زیر ارائه داده است: نهادها قوانین بازی در جامعهاند، به عبارتی سنجیدهتر، قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسانها با یکدیگر را شکل میدهند، در نتیجه نهادها سبب ساختارمند شدن انگیزههای نهفته در مبادلات بشری میشوند؛ چه این مبادلات سیاسی باشند چه اقتصادی و چه اجتماعی؛ تغییرات نهادی، مسیر تحول جوامع بشری در طول تاریخ را مشخص میکنند و بنابراین کلید فهم تغییرات تاریخی محسوب میشوند (نورث، 1990). وبلن، اولین نهادگرا در زمینهی اقتصاد، نهادها را اینگونه تعریف میکند: «عادتهای ایجاد شده در ذهن که بین عموم مردم مشترکاند» (وبلن، 1919). مجموعه قواعد رفتاری ایجاد شده توسط انسان به منظور اداره و شکلدهی به تعامل انسانها که تا حدی به آنها کمک میکند انتظاراتی از کنش دیگران داشته باشند (لین و ناجنت[36]، 1995). کامونز نهاد را هرگونه عمل دسته جمعی که اعمال فردی را کنترل میکند، مینامد (مودما و مرکیورا[37]، 1999). دون پورت نهاد را به معنای هر گونه تفکر پذیرفته شده یا عرف متداول جامعه و یا نوع تفکر مقبول و یا عادات (برای انجام امور) بیان مینماید (همان). نهاد نظام سازمان یافته روابط اجتماعی است که متضمن ارزشها و رویههای عمومی معین است و نیازهای معینی از جامعه را برآورده میسازد و یا فرآیندهایی است که صورتهای رسمی و یا غیر رسمی رفتار کارگزاران اقتصادی را شکل میدهند و بر اندیشهها و برنامههای آنان تاثیر میگذارند (کامپل[38]، 1997). نهاد مجموعه قواعد عملیاتی است که مورد استفاده قرار میگیرد، برای اینکه تعیین کنیم چه کسی در مواقع گوناگون میتواند تصمیم بگیرد و معیار تصمیمگیری او چیست. یعنی چه عملی مجاز و یا ممنوع است. (استروم[39]، 1990). نهادها مجموعهای از محدودیتهای رسمی و غیر رسمی هستند که محدودیت را بر فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تحمیل میکنند (آرون[40]، 2003). هاجسون معتقد است که نهاد طرز فکر یا طرز عملی شایع و باثبات است که در خصائل یگ گروه یا آداب و رسوم مردم نهان و مستور است (هاجسون، 1998). نهادها انگارههای مستقر برای رفع نیازمندیهای متعدد انسانی هستند که از شیوههای قومی، وقتی که تداول و قبولیت عام پیدا میکنند، برمیخیزند و رشد مینمایند (روسک و وارن[41]، ص146). و نیز نهادها عبارتند از راه و رسمهای مستقر برای اقناع نیازهای کلی انسانی، و این راه و رسمها تا درجه معینی با اجبار توام است (همان، ص236). نهادهای اجتماعی مجموعهای از قواعدند که به کنشهای اجتماعی، به نحوی خاص ساختار میبخشند. این قواعد (نهادها) الف) اطلاعاتی درباره نحوه کنش انتظاری افراد و سازمانها در موقعیتهای خاص در اختیار ما قرار میدهند. بنابراین کنشها را پیشبینی میکنند. پیشبینی پذیر شدن کنش، امکانات تعاملات فردی و اجتماعی را فراهم میآورد. ب) راهنمای عمل افرادی هستند که عضو این یا آن گروه اجتماعی هستند. ج) به انتخابهای راهبردی کنشگران فردی و گروهی در موقیتهای خاص ساختار میبخشند (نایب، 1381). یک اقتصاد اجتماعی برای انجام وظایف یاد شده به ابزارهایی متوسل میشود که برای همه آنها واژه نهاد به کار میرود. یک نهاد در گستردهترین مفهومش مجموعهای است از هنجارها، قواعد رفتاری، یا شیوههای استقرار یافته تفکر (رنانی، بازار یا نابازار؟، ص39). ترتیبات نهادی قواعد رفتاریاند، که در حوزه معینی بر رفتار افراد حاکماند. ساختار نهادی، کلیات ترتیبات نهادی در یک اقتصاد یعنی سازمانها، قوانین، سنن و ایدئولوژی را شامل میشوند (متوسلی، همان، ص139). نهادها تنظیم کننده رفتار هستند. افراد در کنش خود نهادها را لحاظ میکنند و به این ترتیب نااطمینانی در انتخاب اقدامات در کنش کاهش مییابد. نهادها کاملاً به قواعد بازی در یک ورزش تیمی شباهت دارند. به این معنا که هم قوانین رسمی نوشته شده را شامل میشوند و هم قواعد و اصول غیر رسمی نا نوشته را در بر میگیرد که مبنای قوانین رسمی بوده و آنها را تکمیل میکنند. نمونهای از قواعد و اصول سلوک غیر رسمی نا نوشته این اصل رفتاری است که نباید عمداً بازیکن کلیدی حریف را مجروح کرد. یک نهاد عبارت است از هر دستورالعمل مقبول عمومی که بر فرایند بر هم کنش بین اعضای جامعه حکمرانی میکند. نهادها با ارائه قواعد بازی، تعاملات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تسهیل میکنند. به این جهت تفاوت در بروندادهای اقتصادی بین جوامع و کشورها را میتوان به ساختارهای نهادی متفاوت نسبت داد (نورث، 1990). به طور خلاصه میتوان بیان داشت که، نهادها قیود ساخته شده توسط بشرند. روابط افراد را ساختارمند میکنند و روابط متقابل را شکل میدهند. نهادها انگیزههای نهفته در مبادلات بشری را آشکار میسازند. تجلی انگیزه افراد در روابط اجتماعی را به نوعی در نهادها میتوان جستجو کرد. نهادها راهنمای کنش انسانی هستند و کنش انسانی را جهت میدهند. دانشی که ما از طرز رفتار در هر محیط و مجازات احتمالی عدم رعایت رفتار مورد انتظار داریم، ملهم از نهادهاست. نهادها هم بر تصمیمگیری و ترجیحات و هم بر مطلوبیت تاثیر میگذارند. تعداد صفحه :197
[یکشنبه 1399-01-17] [ 02:52:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|