پایان نامه شناسایی و رتبه بندی موانع خلاقیت فردی کارکنان آموزش و پرورش استان قم | ... | |
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود (در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است) تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) چکیده این پژوهش با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع خلاقیت و نیز به دلیل کمبود ابداعات در برای دیدن جزییات بیشتر و خرید فایل متن کامل اینجا کلیک کنید. محیطهای اداری, مالی و آموزشی انتخاب شده است. کمبود ابداعات و اندیشههای بدیع و تازه این شک را در ذهن تقویت میکند که یا افراد شاغل از درجه خلاقیت پایینی برخوردار هستند یا اینکه عواملی در کار است که مانع شکوفایی خلاقیت آنها است. بنابراین مسئله اصلی در این پژوهش شناسایی درجه خلاقیت افراد و موانع احتمالی است. از اهدافی که این پژوهش در نظر دارد. پیداکردن یک شناخت کلی نسبت به موضوع خلاقیت و ارائه راهکارهایی که بتواند با برطرف کردن موانع موجود بر سر راه بروز خلاقیت, سازمان را جهت پاسخگویی به تغییر و تحولات محیطی و پایدارماندن در شرایط متلاطم و یا موقعیتهای جدید کمک کند. با توجه به موضوع پژوهش و نیز روش بدست آوردن دادههای مورد نیاز این پژوهش که از نوع توصیفی و میدانی است برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی و توصیفی ( با استفاده از نرم افزار آماری spss) استفاده شده است. در این پژوهش سعی شده است که از مشخصههای توصیفی برای تجزیه و تحلیل دادههای بخش سوم پرسشنامه و از مشخصههای استنباطی برای تجزیه و تحلیل دادههای بخش اول ,دوم و سوم پرسشنامه استفاده شود. ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها مدارک , کتابها, مقالات و رسالههاست که با مراجعه به کتابخانهها و مراکز علمی و نیز استفاده از پرسشنامهای در سه بخش بدست آمده است. بخش اول پرسشنامه میزان خلاقیت را با۵۵ سئوال اندازهگیری میکند. بخش دوم پرسشنامه موانع خلاقیت را رتبهبندی میکند و بخش سوم به منظور تعیین نقش متغیرهای تعدیلکننده در نحوه پاسخگویی پاسخگویان است. روایی و اعتبار پرسشنامه در دو مرحله سنجیده شده است که در مرحله مقدماتی بخش اول پرسشنامه اعتبارa=.77 وبخش دوم پرسشنامه اعتبار a=.85 را بدست داده است و در محاسبه نهایی این اعتبار به ترتیب a=.87 و a=.96 است. یافته های پژوهش بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادههای پرسشنامه بدست آمده است. یافتههای حاصل از بخش اول پرسشنامه میزان خلاقیت را در جامعه مورد نظر بسیار بالا نشان داده است. یافتههای حاصل از تحلیل بخش دوم پرسشنامه که به کمک آمار استنباطی (آزمون فریدمن) انجام شده است. هفت مانع را شناسایی و رتبهبندی نموده است این موانع به عنوان موانع خلاقیت فردی در جامعه مورد نظر است. یافتههای حاصل از بخش سوم پرسشنامه نشان داده است که تمام متغیرها به جز متغیر تحصیلات نقشی در نحوه پاسخگویی پاسخگویان ندارد. تأثیرگذاری متغیر تحصیلات در پاسخگویی پاسخگویان که به وسیلۀ تحلیل واریانس انجام شده است, به این صورت که هرچه سطح تحصیلات بالاتر میرود , میزان خلاقیت افراد نیز بالا میرود. این یافتهها به افراد در برخورد با مسئله خلاقیت و برداشتن موانع از سر راه کارمندان برای بروز خلاقیت کمک خواهد نمود.
فهرست مطالب فصل اول:مقدمه پژوهش. 1 مقدمه. 2 بیان مسئله پژوهش. 2 سؤالات اصلی پژوهش:. 3 اهمیت پژوهش:. 3 اهداف پژوهش:. 4 تعریف مفاهیم. 5 سازمان کار پژوهش. 6
فصل دوم:پیشینه پژوهش. 7 مقدمه. 8 اهمیت خلاقیت. 8 تاریخچه خلاقیت. 11 مبانی نظری مرتبط با خلاقیت. 12 ماهیت خلاقیت. 20 تعریف خلاقیت:. 22 فرآیند (مراحل) خلاقیت:. 24 عوامل مؤثر بر خلاقیت. 26 تأثیرات عوامل خاص برخلاقیت. 27 اول ـ عوامل پیش برنده خلاقیت:. 30 1- عوامل فردی. 37 2- محیط ( عوامل پیرامونی ):. 39 دوم ـ عوامل بازدارنده خلاقیت:. 40 عوامل فردی:. 42 عوامل پیرامونی:. 44 عوامل مؤثر برخلاقیت:. 49 اول: عوامل پیش برنده. 49 1- عوامل فردی:. 49 2- عوامل بیرونی:. 51 دوم: عوامل بازدارنده. 52 1- عوامل درونی:. 52 2- عوامل بیرونی:. 55
فصل سوم:روش پژوهش. 56 مقدمه. 57 روش پژوهش. 57 جامعه آماری. 59 گروه نمونه. 59 روش و ابزار گردآوری اطلاعات. 60 روایی و پایایی پرسشنامه. 61 توزیع پرسشنامه. 63 روش تحلیل دادهها. 63 فصل چهارم:یافته های پژوهش. 66 مقدمه. 67 توصیف دادههای آماری. 67 1ـ توصیف دادههای مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی. 67 1ـ1ـ اطلاعات مربوط به جنسیت پاسخدهندگان. 67 2-1- اطلاعات مربوط به سن پاسخدهندگان. 69 3-1- اطلاعات مربوط به تحصیلات پاسخدهندگان. 70 4-1- اطلاعات مربوط به تجربه کاری پاسخدهندگان. 71 5-1- اطلاعات مربوط به ماهیت کار پاسخدهندگان. 72 6-1- اطلاعات مربوط به هویت فرهنگی پاسخدهندگان. 73 2ـ تشریح میزان خلاقیت فردی. 74 بطور خلاصه:. 75 3 – توصیف دادهها به منظور تعیین نمودن ترتیب تقدم و تأخّر متغیرها (موانع). 81 4ـ بررسی نقش متغییرهای تعدیلکننده در نحوۀ پاسخگویی افراد 83
فصل پنجم:بحث و تفسیر. 88 مقدمه. 89 نتیجهگیری. 89 پیشنهادها. 91 الف- پیشنهادی مبتنی بر یافتههای پژوهش. 91 ب- پیشنهادات مبتنی بر تجربه پژوهشگر. 94 ج – توصیه به دیگر پژوهشگران. 94 محدودیتهای پژوهش. 95 الف- محدودیتهای پژوهشگر. 95 ب- محدودیتهای پژوهش. 96 منابع و مآخذ. 98 منابع فارسی. 99 منابع انگلیسی. 102 مقدمه آنچه تحت عنوان فصل یکم پیش رو دارید کلیات یا مقدمه پژوهش است؛ در این فصل شما با مطالب زیر آشنا خواهید شد: امید است آنچه در این فصل مطالعه میکنید سرآغاز گویایی بر درک پژوهش موردنظر باشد. بیان مسئله پژوهش خلاقیت از جمله موضوعاتی است که در طول دورانهای مختلف مورد توجه قرارگرفته، میگیرد و خواهد گرفت. تمام پیشرفتهای بشر محصول خلاقیت اندیشمندانی بوده است که با پردازش اندیشهها، نظریه و ابتکارات به شکل امروزین خود در آمده است. در دنیای پیشرفته امروز، برای پاسخگویی به نیازهای محیطی و داخلی، فکر خلاق و وجود افراد خلاق در سازمانها ضروری است؛ خلاقیت ماهیتی است که به چشم دیده نمیشود(یک مفهوم یا سازه است) اما ماحصل آن بصورت راه حلهای نو، اندیشه های جدید و محصولات تازه، قابل مشاهده(عینی) است. خلاقیت به نظر اکثر محققان و اندیشمندان کم و بیش در تمام افراد وجود دارد و میتوان آن را با تشویق و ترغیب نمودن به منصۀ ظهور رساند. اما فقدان ابداعات در محیطهای اداری، مالی و آموزشی جامعه موردنظر بنا به اظهار نظر چندین تن از افراد جامعه و نیز ثابت بودن رویهها و روشهای موجود، این ظنّ را تقویت می کند که یا افراد شاغل از درجه خلاقیت پائینی برخوردار هستند، یا اینکه عواملی در کار است که مانع شکوفایی خلاقیت آنها است. بنابراین مسأله اصلی در این پژوهش شناسایی درجه خلاقیت افراد و رتبه بندی عوامل بازدارنده احتمالی است. در ظهور خلاقیت عوامل بسیاری نقش دارند که از جمله میتوان به متغیرهای محیطی، اجتماعی اقتصادی، شخصیتی، فیزیکی و فیزیولوژیکی (مانند هوش، وراثت، جنسیت و.) اشاره کرد. اما بایستی توجه داشت که علاوه بر عواملی که در پرورش و بروز خلاقیت نقش دارند عواملی هم وجود دارند که در شکوفایی این استعداد ذاتی نقش بازدارنده را ایفا میکنند. عدم توجه به این عوامل بازدارنده و عدم تلاش در جهت برطرف نمودن این موانع پیامدهای ناگواری برای انسان و جامعه خواهد داشت. لذا میتوان با شناسایی درجه خلاقیت و آگاهی از موجودیت و نوع موانع، سعی در برطرف نمودن آنها کرده تا راه برای پیاده شدن عوامل ترغیب کننده و پیش برنده خلاقیت هموار شود. بنابراین با توجه به اهمیت خلاقیت، در این پژوهش سعی بر آن است که عوامل مؤثر و نیز موانع (که هدف اصلی پژوهش نیز است) شکوفایی خلاقیت فردی کارکنان اداره آموزش و پرورش استان قم رتبه بندی شده و با ارائه یافتهها به برنامهریزان نیروی انسانی در آموزش و پرورش خلاقیت فردی کارکنان (که نتیجه آن پیشرفت سازمانها و اجتماع است) با برطرف نمودن موانع موجود تسهیل نمود. سؤالات اصلی پژوهش:
اهمیت پژوهش: تمام سازمانها، ادارات، کارخانجات، مؤسسات و. برای ابقاء نیازمند اندیشههای نو هستند. در طی زمان سازمانهای غیرخلاق از صحنه محو میشوند. برای آنکه بتوان در دنیای متغیر امروز به حیات ادامه داد باید در خلاق نمودن سازمانها اقدامات جدی انجام گیرد. خلاقیت سازمانها جزء، با خلاقیت افراد بدست نمیآید. پس میتوان گفت ترغیب و برطرف نمودن موانع در راه بروز خلاقیت فردی بسیار حیاتی خواهد بود. اگر استفاده از فرصتها چندان جدّی تلقی نگردد؛ در این صورت میتوان گفت نسبت به مسأله خلاقیت و نوآوری توجه نشده اما از آنجا که پاسخگویی به نیازهای محیطی ضروری است، لذا میتوان در مورد یکی از مهترین عواملی که باعث پیشرو بودن و پاسخگو بودن به محیط متلاطم میگردد؛ یعنی خلاقیت و به خصوص خلاقیت فردی که منجر به خلاقیت سازمانها و جوامع میگردد پژوهش نمود. در این میان شناسایی درجه خلاقیت و نیز مهمتر از آن شناسایی موانع خلاقیت فردی افراد، امر بسیار مهم و ضروری است. اما از آنجا که محیط اکثر سازمانها در کشور بگونهای است که به خلاقیت توجه کافی نمیکنند ضروری است اینگونه پژوهشها در اکثر سازمانها انجام گیرد. اهداف پژوهش: اهداف پژوهش را بطور کلی میتوان بصورت زیر دستهبندی کرد:
تعریف مفاهیم
سازمان کار پژوهش پژوهش حاضر با عنوان از آغاز تا انجام در 5 فصل سازمان یافته است. فصل یکم به کلیات یا مقدمه پژوهش پرداخته است محتویات این فصل بیشتر یک شمای کلی از پژوهش است که در آن موضوع پژوهش موردنظر را با توجه به اهمیت موضوع خلاقیت و نیاز ضروری سازمانها یا خلاق بودن بیان کرده است، سؤالات اصلی پژوهش، اهمیت پژوهش با توجه به موضوع خلاقیت، اهداف پژوهش و نیز تعریف مفاهیم که هر یک از مفاهیم کلی را به حیطه تعریف درآورده است. در فصل دوم همانند اکثر پژوهشها پیشینۀ مرتبط با موضوع پژوهش چه از لحاظ تئوریک و چه از نظر پژوهشهای انجام شده، مورد بررسی قرار گرفته تا با استفاده از این پیشینه هر آن تعداد از عواملی را که در پیشبرد یا جلوگیری از خلاقیت نقش دارد را در بر گرفته و در جامعه آماری موردنظر پژوهش حاضر، مورد شناسایی و سنجش قرار گیرد. همچنین در این فصل در مورد مفهوم خلاقیت، تعریف خلاقیت و مبانی نظری مرتبط با پژوهش مطالبی گردآوری شده است. در فصل سوم به چگونگی انجام پژوهش، جامعه و گروه نمونهای که می بایست پژوهش در آنجا انجام شود، ابزار گردآوری اطلاعات روایی و اعتبار ابزار گردآوری اطلاعات و روش تحلیل دادهها پرداخته شده است. فصل چهارم بر این اساس استوار است که اطلاعات بدست آمده از جامعه (گروه نمونه) موردنظر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا بتوان سؤالات اصلی پژوهش را پاسخگو باشد. در این فصل با استفاده از آمار استنباطی دادههای موردنظر، مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. در فصل 5 نتایجی را که از یافتههای فصل 4 بدست آمده و همچنین پیشنهادها و محدودیتهای پژوهش ارائه میگردد، است. مقدمه در این فصل به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. هر قدر ارتباط یک مطالعه با مطالعات پیشین و تئوریهای موجود زیادتر باشد سهم آن در بسط دانش آدمی بیشترخواهد بود. بررسی پیشینه پژوهش موجب می شود تا پژوهشگر بتواند اولاً: متغیرها را شناخته آنها را تعریف کند و نیز به عملیاتی کردن آنها بپردازد ثانیاً: چگونگی ارتباط متغیرهایی که هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ عملی مهم است را تشخیص دهد (هومن، 1388). بنابراین آنچه سرلوحه کار در این فصل است این است که به تشخیص اهمیّت و تعریف موضوع مورد نظر، بررسی مبانی نظری مرتبط با موضوع پژوهش، مشخص ساختن عوامل مرتبط با موضوع، تعریف متغیرها و بررسی پژوهشهای انجام شده در گذشته که به نوعی با موضوع ارتباط دارد، پرداخته شود. اهمیت خلاقیت با نگاهی ژرف در مجموعه دستاوردهای بشر و اشیایی که اطراف انسانها را احاطه کرده است، مشخص خواهد شد که ساده ترین این دستاوردها محصول خلاقیت و نوآوری افرادی است که با پردازش اندیشهها، نظریه و ابتکارها در طول سالها به شکل کنونی خویش در آمده؛ یعنی ابتدا در ذهن یک انسان خلاق شکل گرفته و بعد با گذشت زمان و نیز پیشرفت دانش، تکامل یافته است (رضائیان، 1372). بسیاری از اندیشمندان و محققان معتقدند که تمدن بشر ﻧﺸﺄت گرفته از خلاقیت افراد است. لازم نیست که خلاقیت بصورت یک امر پیچیده ظاهر شود، بلکه میتواند پدیدهای ساده ولی بدیع باشد و منجر به حل معضل پیچیدهای شود (حسینی، 1386). شاید طرح یک سؤال بتواند اهمیت خلاقیت را مشخص نماید؛ «آیا بدون خلاقیت و نوآوری، جهان پیشرفته امروز در جایگاه کنونیاش قرار داشت؟» یقیناً پاسخ این سؤال منفی خواهد بود. تمام پیشرفتهای کنونی بشر حاصل خلاقیت و نوآوری است. جهان امروز به طور مداوم در حال تحول و تغییر است، تحت چنین شرایطی تنها خلاقیت و نوآوری افراد به خصوص مدیران میتواند حتی از وضعیتهای مبهم و نامشخص فرصت ایجاد نماید. تقریباً تمام کشورهای جهان برای افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی در پی خلاقیت و نوآوری هستند و از عمده ترین دلایل اهمیت بسیار زیاد خلاقیت و نوآوری، رقابت بین کشورهای در حال توسعه است (نیلی آرام، 1377). بنابراین مشخص است که همه سازمانها برای تداوم حیات خود به اندیشههای نو احتیاج دارند. این افکار نو و جدید همانند یک روح تازه به سازمان جان دیگری داده و آنرا از فنا نجات می دهد. در عصر حاضر که عصر اطلاعات، ارتباطات و نرم افزار است برای پیشرفت و یا حتی حفظ وضع موجود لازم است که نوجویی در سازمان تداوم یابد. دنیای متلاطم امروز نیازمند شناخت است. شناختی که بتوان با آن پاسخهایی بدیع وتازه به تمام تغییر و تحولات محیطی داد و علاوه بر ﺗﺄثیر پذیری از این تحولات بر آنها ﺗﺄثیر گذاشته و به آنها شکل دلخواه داد (الوانی، 1384). شام پیتر اقتصاددان معروف دهه 1930 ﺗﺄکید میکند که یک سازمان هرگاه بخواهد از نظر رقابتی برتری چشمگیری نسبت به دیگر سازمانها داشته باشد بایستی تخریب خلاق را در فعالیتهای خود بکارگیرد. منظور از تخریب خلاق دست زدن به فعالیتهایی است که نظامها را از تعادل خارج میکند و این آشفتگی موجب خواهد شد که سازگاریها و انطباقها در هم شکسته و گامی بسیار مهم در جهت ایجاد نظم نوین برداشته شود. وقتی نظامها به تعادل سازگار (یعنی تعادلی که حالت سکون به خود میگیرد و پذیرای هیچگونه تغییری نیست) نزدیک شوند برای خلاق بودن و یا حتی غلبه بر ضربات و فشارهای تصادفی عمده از سوی محیط نیاز به تغییرات درونی خواهند داشت یعنی باید گفت نوآوری برای یک سازمان در حال تعادل پایدار بسیار دشوار است. انجام کارهای نومستلزم ایجاد تغییرات در روابط پایدار بین افراد الگوهای کار، بینش و طرز تلقی دیدگاهها و فرهنگهاست. وقتی یک نظام به دور از تعادل عمل نماید براحتی میتوان رفتار آن را تغییر داد (به نقل از قدمی و دیگران، 1378). از میان عوامل زیادی که به تغییر و تحولات سازمانها اثر میگذارد چهار عامل عمده حداکثر را بر سازمانها وارد میآورند این عوامل عبارتند از: ۱- فشار شدید رقابت جهانی. ۲- محو شدن مرز و بوم بازار تجارت. ۳- شتاب پیشرفت تکنولوژی. ۴- دگرگونی سریع در ارزش و نحوه زندگی مصرف کنندگان کالا. برای مقابله با این عوامل سازمانهای موفق آنهایی هستند که به خلاقیت و نوآوری روی آورند. به عبارت دیگر در عصر «جامعهدانش»، «اطلاعات»، «سرعت» و «فراصنعتی» خلاقیت یک ضرورت نیست، بلکه شرط اصلی و بنیادی بقاء است (شهرآرای و دیگران، 1386). پس از تمام این فواید و مزایا بسیاری معقتدند که خلاقیت و نوآوری بطور کلی سه فایده برای جامعه به همراه دارد: ۱- افزایش رشد اقتصادی. ۲- بالابردن سطح بهره وری. ۳- به وجود آمدن تکنولوژی کالاها و خدمات جدید. آنچه در باب اهمیت خلاقیت شکل مهمی از قضیه را بخود میگیرد باز میگردد به افراد (بخصوص که این پژوهش بیشتر بر خلاقیت فردی تکیه دارد) یعنی جاییکه خلاقیت باعث میشود تا فرد به یک حس ارزشمندی درمورد خود (خودیابی) که بر اساس تئوری مازلو بالاترین نیاز انسان نیز است، برسد. وقتی فرد با بروز خلاقیت بتواند استعداد ذاتیاش را به نمایش بگذارد به نوعی رضایت از خود میرسد که این احساس باعث میشود فرد خود را بیابد یا به عبارتی در می یابد که او هم می تواند مفید، مؤثر و موفق واقع گردد. نتیجه این احساس میتواند فرد را در بسیاری از امور دیگر به رضایت برساند بعلاوه در بسیاری از ویژگیهای شخصیتی وی مانند اعتماد به نفس (خودباوری) و. ﺗﺄثیر مثبت خواهد داشت هرچند که ویژگیهای شخصیتی وخلاقیت بصورت لازم (ملزوم بر یکدیگر) ﺗﺄثیر متقابل خواهند گذاشت. یعنی خلاق بودن فرد به وی اعتماد به نفس میدهد و اعتماد به نفس فرد نیز در بروز خلاقیت به وی کمک خواهد نمود. بنابراین پس از مشخص شدن اهمیت خلاقیت و نوآوری بر اساس استدلالهای انجام شده در بالا، لازم است تمام کشورها، همانند کشورهای پیشرفته در بروز، نهادی ساختن و ترغیب خلاقیت همّت گمارند. در این راستا در انتخاب افراد خلاق، نوآور و آیندهنگر که میتوانند نظریات وایدههای نوین در موقعیتهای مختلف ارائه دهند، توجه خاص مبذول نمایند. تاریخچه خلاقیت پژوهش در مورد خلاقیت و عناصر متشکله آن بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد ولی انگیزه اساسی برای پژوهش گستردهتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد شد (شهرآرای و دیگران، 1386). مبانی نظری مرتبط با خلاقیت از ﺁنجا که بسیاری از ایدههای نوین از اندیشمندان و تفکر خلاق بدست می آید (رضاییان،1372) و نیز از آنجایی که اندیشیدن و تفکر از موضوعاتی است که در مباحث فلسفی و منطقی از ابتدا مطرح شده است شاید بتوان مقوﻟﺔ خلاقیت یا به نوعی تفکر خلاق که یکی از انواع تفکر است (انواع دیگر تفکرعبارتند از: سببی یا علی، قیاسی، استقرایی و قضاوتی) را در حوزه فلسفه و منطق به عنوان اولین زمینه بررسی خلاقیت، مورد تفحص قرار داد. در چگونگی خلق نظریهها و اندیشههای نو، اندیشمندان به گونههای متفاوتی نظر دادهاند. برخی علما چون بیکن و هیوم شیوه استقرایی (رسیدن به کل از جزء) را راه آفریدن نظریههای جدید میدانند (الوانی،1384) براساس نظر این افراد خلق ایدههای جدید به این صورت است که ذهن فرد، تک تک موارد و امور مرتبط ونزدیک به هم را کنار یکدیگر گذاشته و از این امور یک نتیجهگیری کلی و جدید که جامعتر از تک تک موارد است را ارائه میدهد. مثلاً گفته میشود گاز اکسیژن در اثر فشار مایع میشود، گاز نیتروژن در اثر فشار مایع میشود وگاز هیدروژن بر اثر فشار مایع میشود، پس نتیجه گیری میشود کلیه گازها در اثر فشار مایع میشوند.البته اینگونه نتیجهگیریها ممکن است در اثرگذشت زمان و اعمال اصلاحات موردتردید قرارگیرند. عدهای بر شیوه قیاسی (رسیدن از کل به جزء) ﺗﺄکید میکنند. با تفکر قیاسی نیز میشود به نظریات جدید رسید. اندیشمندانی چون میدآوار نظریههای استقراریی را در اکتشاف و ابداعات علمی مردود شمرده و به نوعی قیاس در خلاقیت معتقد می باشند. میدآوار کشفیات جدید در علوم را زائیده فرضیه سازی قیاسی میداند. دانشمند فرضیهای میسازد اینکار وی کار خلاق است. به این معنی که او دنیای ممکنی را خلق میکند یا بخشی از آنرا فرض مینماید تجربیات وی بعداً برای آن است که دریابد آیا آن دنیای فرضی واقعی است یا خیر؟ در این میان نقش ذهن خلاق محقق عامل و رکن اساسی است که قابل ردیابی نیست و نمیتوان برای آن راه و روش منطقی جستجو کرد در حالیکه اثبات و نفی فرضیه فرآیندی منطقی و قابل تبیین علمی و تجربی است و این دو راه کاملاً با هم متفاوتاند برای آزمون فرضیهها منطق و مبنایی وجود دارد ولی برای آفرینش آنها وجود ندارد و این مسئلهها به شیوه تخیل خلاق در آفرینندگی و نوآوری رهنمون میشود (الوانی، 1384). یک مثال از شیوه قیاسی به درک این نوع تفکر کمک خواهد نمود مثلاً ثابت شده است تمام گازها در اثر فشار مایع میشوند. اکسیژن یک گاز است پس اکسیژن نیز در اثر فشار مایع است. تمثیل و مدلسازی نیز میتواند به عنوان یکی از منابع خلاقیت به حساب آید. تمثیل یعنی رسیدن از یک جزء به جزء دیگر. به عبارتی هرگاه شباهتهایی بین دو موضوع پیدا شود از تمثیل استفاده شده است؛ مثلاً در ریاضیات ثابت شده است دو مقدار که با یک مساوی باشد خود آن دومقدار باهم مساوی هستند (شهیدی ودیگران، 1375). بهتراست به زبان سادهتر گفتهشود، تمثیل یعنی حکم را از روی شباهت بدست آوردن. یعنی ذهن گاه از روی مثال زدن ممکن است به یک ایده جدید برسد مثلاً می توان گفت کره مریخ مانند زمین آب و هوا دارد پس مانند زمین موجود زنده دارد. مدلها فقط فرضیههای ممکن را مطرح میکنند که این فرضیهها بایستی مورد آزمون قرار گیرند. بعلاوه وقتی تمثیل بکار می رود دو شیء مورد نظر فقط از نظر بعضی خصوصیات با هم شبیه هستند پس در کاربرد مدلها باید محتاطانه رفتار نمود. اشراق در آفرینش نظریههای جدید نقش عمدهای دارد. منظور از اشراق آن است که نحوه تفکر تابع براهین مطلقاً ثابت و به اثبات رسیده نیست بلکه از جهشهای درونی فرد است. یعنی ذهن خلاق فرد از حد و مرز قوانین ثابت علمی فراتر میرود و در دنیای عظیم و ناشناختهای به پرواز درمیآیند تا اینکه اندیشههای نوظهور پیدا میکند. البته باید در نظر داشت که تجربههای علمی و تخصصی در ایجاد جرقههای اندیشه و نظرات نو بیﺗﺄثیر نخواهد بود (الوانی، 1384). تعداد صفحه :132
[یکشنبه 1399-01-17] [ 12:42:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|