وابستگی روان شناختی که عادت هم نامیده می شود،با میل شدید مستمر یامتناوب برای مواد به منظور اجتناب ازحالت ملال مشخص است.وابستگی روان شناختی یا رفتاری بدون تردید بازتاب تغییرات فیزیولوژیکی ‌در مراکز رفتاری مغز است.وابستگی دارویی به طور کلی توسط سازمان بهداشت جهانی سندرمی تعریف شده است که استفاده ازیک دارو یا طبقه ای ازداروها،اولویتی بالاترازآنچه پیش تربرای فرد ارزش داشته است پیدامی کند.

 

طبقه بندی مواداعتیاد آور براساسDSM-IV-TR

 

– الکل

 

– آمفتامین یافعال ‌کننده‌ای سیمپاتومیمتیک

 

– کافین

 

– حشیش

 

– کوکائین

 

– توهم زاها

 

– مواداستنشاقی

 

– نیکوتین

 

– موادافیونی

 

– فن سیکلیدین یاداروهای فعال کننده مشابه

 

– مسکن،منوم هاواضطراب زداها

 

– موادچندگانه

 

– سایرمواد

 

ملاک های تشخیصی برای سومصرف مواد DSM-IV-TR

 

الف-الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده ،که به ناراحتی قابل ملاحظه ازنظربالینی منجرمی شودوبایک (یابیشتر)‌از علائم ذیل که زمانی درطول۱۲ماه روی می‌دهند ،تظاهرمی کند:

 

مصرف تکراری موادکه به ناتوانی ‌در برآوردن تعهدهای مربوط به کار ،مدرسه ،یاخانه منجرمی شود(برای مثال غیبت مکرریا عملکرد ضعیف شغلی مربوط به مصرف ماده ،غیبت ،تعلیق یااخراج ‌از مدرسه به دلیل مصرف مواد،مسامحه نسبت به فرزندان وخانه ).

 

مصرف تکراری مواد درموقیت هایی که درآن هامصرف ماده ازنظر فیزیکی خطرناک است.(برای مثال رانندگی یاکار باماشین آلات تحت تاثیرمواد)

 

مسایل قانونی تکراری مربوط به مواد(دستگیر شدن به دلیل رفتارهای نادرست مربوط به سومصرف)

 

مصرف مداوم علی‌رغم مسایل اجتماعی یا بین فردی ناشی ازمواد (برای مثال بگومگوباهمسر،نزاع فیزیکی)

 

ب- هرگز ملاک های وابستگی مواد را برای طبقه ماده مذبور نداشته است.

 

اصطلاحات اعتیاد

 

به طور کلی وابستگی به مواد،به مجموعه علایم شناختی ،رفتاری وفیزیولوژیکی اطلاق می شود که حاکی از آن است که شخص علی‌رغم مسائل قابل توجه مربوط به مواد به مصرف آن ادامه می‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وابستگی مصرف مکّرر یک ماده شیمیایی ،ی بدون وابستگی جسمی . وابستگی نشان دهنده تغییر فیزیولوژیک ناشی از مصرف مکرّر دارویی است که قطع آن سبب بروز سندرم خاصی می شود سوء مصرف[۵] استفاده از هر مادهّ ای (معمولاً توسط خود فرد) به شیوه ای که خارج از الگوهای مورد تأیید اجتماعی یا طبّی باشد . مصرف نادرست[۶] شبیه سوء مصرف ،اما معمولاً این اصطلاح ‌در مورد داروهایی به کار می رود که از سوی پزشکان تجویز شده ،اما به نحو درستی مصرف نمی شود . اعتیاد مصرف مکّرر و افزایش یافته یک ماده که محرومیت از آن سبب بروز علایم ناراحتی و میل غیر قابل کنترل برای مصرف مجدّد آن ماده می شود و این روند به تباهی جسمی و روانی منجر می‌گردد. این اصطلاح از طبقه اصطلاحات رسمی حذف شده و اصطلاح وابستگیها ، جایگزین آن شده است ، اما هنوز هم در زبان متداول به کار می رود و اصطلاح مفیدی است. مسمومیت سندرم برگشت پذیری که بر اثر یک ماده بخصوص (مانند الکل) ایجاد شده و دست کم بر یکی از کارکردهای زیر تاثیر می‌گذارد : حافظه ، موقعیت سنجی ،خلق، قضاوت ،عملکرد اجتماعی ، رفتاری یا شغلی . ترک یک سندرم مختص مواد که به دنبال قطع مصرف یا کاهش میزان مصرف ماده یا دارویی بروز می‌کند که قبلاً طی مدتی طولانی مرتب مصرف می شده است . مشخصه این سندرم علایم و نشانه های فیزیولوژیک در کنار تغییرات روان شناختی مانند آشفتگی در تکلم ، احساسات و رفتار است. نام های دیگر آن ، سندرم پرهیز و سندرم قطع مصرف است . تحمل (تولرانس) پدیده ای که در آن به دنبال مصرف مکرر یک ماده ، دوز معینی از آن ماده اثرات کمتری ایجاد می‌کند یا برای دستیابی به اثرات دوزهای اول ، نیاز به افزایش میزان ماده مصرفی وجود دارد . تحمل رفتاری به معنای توانایی فرد برای انجام تکالیف علی رغم اثرات دارو است . تحمل متاقطع[۷] به مواردی اطلاق می شود که بتوان یک دارو را جایگزین داروی دیگری کرد و هر یک از آن دو معمولاً اثرات فیزیولوژیک و روان شناختی مشابهی داشته باشند (مانند دیازپام و باربیتورات ها) . وابستگی متقاطع نیز گفته می شود. انطباق عصبی[۸] تغییرات عصبی شیمیایی یا عصبی فیزیولوژیک در بدن که حاصل مصرف مکرّر یک داروی بخصوص است . انطباق فاز ، کوکینیتیک به انطباق سیستم متابولیسم در بدن اطلاق می شود . انطباق سلولی یا فارماکوردینامیک به توانایی دستگاه عصبی برای انجام عملکرد خود علی‌رغم سطوح بالای ماده مورد نظر در خون گفته می شود. هم وابستگی[۹]

 

(وابستگی مشترک)

(این اصطلاح ‌در مورد اعضای خانواده فرد سوء مصرف کننده مواد گفته می شود که تحت تأثیر رفتار وی قرار دارند یا بر رفتار سوء مصرف وی تأثیر می‌گذارند . با اصطلاح حمایتگر پنهانی[۱۰] ارتباط دارد. حایتگر پنهانی به کسی گفته ممی شود که رفار اعتیادی فرد معتاد را تسهیل می‌کند(مثلاً از طریق تهیه مستقیم مواد یا قراردادن پول در اختیار وی برای خرید مواد) . تسهیل گری همچنین به عدم تمایل اعضای خانواده برای پذیرش اعتیاد به عنوان بیماری طبّی –روانپزشکی یا انکار سوء مصرف یکی از اعضای خانواده گفته می شود. هم وابستگی[۱۱]

 

(وابستگی مشترک)

(این اصطلاح ‌در مورد اعضای خانواده فرد سوء مصرف کننده مواد گفته می شود که تحت تأثیر رفتار وی قرار دارند یا بر رفتار سوء مصرف وی تأثیر می‌گذارند . با اصطلاح حمایتگر پنهانی[۱۲] ارتباط دارد. حایتگر پنهانی به کسی گفته ممی شود که رفار اعتیادی فرد معتاد را تسهیل می‌کند(مثلاً از طریق تهیه مستقیم مواد یا قراردادن پول در اختیار وی برای خرید مواد) . تسهیل گری همچنین به عدم تمایل اعضای خانواده برای پذیرش اعتیاد به عنوان بیماری طبّی –روانپزشکی یا انکار سوء مصرف یکی از اعضای خانواده گفته می شود.

 

 

همه گیرشناسی

 

تخمین زده می شود که درکل دنیا ۵/۱۳میلیون نفرازمواد خانواده تریاک استفاده می‌کنند ،و۲/۹درصداین افراد به هرویین روی می آورند.

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1401-09-21] [ 04:48:00 ب.ظ ]